(مسأله 1) نماز بالاترینِ عبادات است و ترک آن، حتّی بیاعتنایی به آن، گناه بسيار بزرگي است. قرآن کریم میفرماید:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون»
پس وای بهحال نمازگزاران. آنان که از نمازشان غافل و به آن بياعتنايند.
(مسأله 2) خواندن نمازهای یومیّه، نماز آیات، نماز میّت، نماز طواف واجب کعبه و نماز قضای پدر و مادر (بر پسر بزرگتر)، واجب است.
نمازهاي واجب يوميّه
(مسأله 3) عمدهترینِ نمازهای واجب، نمازهای یومیّه است که عبارتند از: نماز صبح دو رکعت، ظهر و عصر هر کدام چهار رکعت، مغرب سه رکعت و عشاء چهار رکعت.
(مسأله 4) وقت خواندن نماز صبح بينالطّلوعين است، نماز ظهر و عصر را از ظهر تا مغرب ميشود خواند و وقت خواندن نماز مغرب و عشاء، از مغرب تا اذان صبح است.
(مسأله 5) نمازهای واجب باید رو به قبله خوانده شود و کمي منحرف شدن از قبله، ولو عمداً، اشکال ندارد و اگر نمازگزار نتواند قبله را به دست آورد، در هر جهتی نماز بخواند اشکال ندارد.
لباس نمازگزار
(مسأله 6) نمازگزار بايد در نماز پوشش لازم را رعايت کند، هرچند نامحرم او را نبيند. مقدار لازم اين پوشش براي مرد، پوشاندن عورتين و براي زن پوشاندن تمام بدن به جز قرص صورت و دستها و پاها تا مچ، ميباشد.
(مسأله 7) لباس نمازگزار باید پاک و غیر غصبی باشد و از مردار و حیوان حرام گوشت نباشد (اگر موی آنها بر لباس باشد، نظیر موی گربه، اشکال ندارد) و برای مردها از طلا و ابریشم خالص نيز نباشد.
(مسأله 8) خون کمتر از گودي کف دست در نماز عفو شده است. همچنين اگر بدن نمازگزار زخم است و شستن آن مشقّت دارد، میتواند با همان زخم و لباسی که روی آن است، نماز بخواند. بلکه اگر مشقّت برای عموم مردم است، کسی که شستن برای او مشقّت ندارد نيز میتواند با همان بدن و لباس نجس، نماز بخواند.
مکان نمازگزار
(مسأله 9) مکان نمازگزار باید غصبی و متحرّک نباشد و جاي پيشاني نمازگزار بايد از جاي ساير اعضاي سجده، بيش از چهار انگشت پستتر يا بلندتر نباشد.
(مسأله 10) اگر کسي سهواً يا به واسطة جهل به مسأله و يا از روي ناچاري، در مکان غصبي نماز بخواند يا مکان نماز او متحرّک باشد (مانند ماشين و قطار و هواپيما) و يا محلِّ پيشاني او مساوي نباشد (گرچه بيش از چهار انگشت باشد،) اشکال ندارد.
(مسأله 11) اگر زن و مرد در نماز جماعت يا فرادي، در ردیف هم باشند یا زن جلوتر از مرد نماز بخواند، اشکال ندارد. ولی مراعات وجود حائل بين زن و مرد و یا عقبتر بودن زن، مستحب است.
(مسأله 12) مستحبّ مؤکّد است نمازهای واجب، در مسجد و با جماعت خوانده شود. قرآن شريف با جملاتي مانند: «يُقيمُونَ الصَّلاةَ» مکرّرا بر اقامة نماز تأکید کرده است. اُنس با مسجد و جماعت و روحانيّت، همة مردم بهويژه جوانان را از شرّ شیاطین انسی و جنّی محافظت و بيمه مينمايد.
اذان و اقامه
(مسأله 13) اذان و اقامه جزء مستحبّ نماز واجب يوميّه است و سزاوار نيست لااقل اقامه ترک شود.
(مسأله 14) اذان هيجده جمله است:
«اَللَّهُ أَكْبَرُ» چهار مرتبه و «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، حَىَّ عَلَي الصَّلوةِ، حَىَّ عَلَي الْفَلاحِ، حَىَّ عَلي خَيْرِ الْعَمَلِ، اَللَّهُ أَكْبَرُ و لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» هرکدام دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است يعنى دو مرتبه «اَللَّهُ أَكْبَرُ» از اوّل اذان، و يك مرتبه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» از آخر آن كم مىشود و بعد از گفتن «حَىَّ عَلي خَيْرِ الْعَمَلِ» بايد دو مرتبه «قَدْ قامَتِ الصَّلوةُ» اضافه نمود.
(مسأله 15) «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِىُّ اللَّهِ» جزو اذان و اقامه نيست، ولى مستحب است بعد از «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَداً رَسُولُ اللَّهِ»، دو مرتبه گفته شود (مستحب در مستحب)، و چون فعلاً شعار شيعه است، بايد گفته شود.
واجبات و ارکان نماز
(مسأله 16) واجبات نماز يازده مورد است:
اوّل: نيّت؛ دوّم: قيام؛ يعنى ايستادن، سوّم: تكبيرةالاحرام يعنى گفتن اللَّه اكبر در اوّل نماز؛ چهارم: قرائت؛ پنجم: قيام متّصل به ركوع؛ ششم: ركوع؛ هفتم: سجود؛ هشتم: تشهّد؛ نهم: سلام؛ دهم: ترتيب؛ يازدهم: موالات؛ يعنى پىدرپى بودن اجزاى نماز.
(مسأله 17) بعضى از واجبات نماز ركن است. يعنى اگر انسان آنها را به جا نياورد، يا در نماز اضافه كند، عمداً باشد يا سهواً يا جهلاً، نماز باطل مىشود. و بعضى ديگر ركن نيست؛ يعنى اگر عمداً كم يا زياد شود، نماز باطل مىشود و چنانچه اشتباهاً يا جهلاً كم يا زياد گردد، نماز باطل نمىشود.
(مسأله 18) اركان نماز پنج مورد است:
اوّل: نيّت؛ دوّم: تكبيرةالاحرام؛ سوّم: قيام متّصل به ركوع؛ چهارم: ركوع؛ پنجم: دو سجده.
(مسأله 19) كم شدن ركن در نمازهاى مستحب، نماز را باطل مىكند، ولى زياد شدن آن، موجب بطلان نماز نيست. مثلاً اگر قنوت نماز وتر را فراموش كند و به ركوع رود، مىتواند برگردد و قنوت را به جا آورد و دوباره ركوع كند.
1- نيّت
(مسأله 20) نيّت يعنى توجّه به عمل براى انجام فرمان خداوند عالم. و لازم نيست نيّت را از قلب خود بگذراند يا به زبان بگويد و همين مقدار كه توجّه داشته باشد كه براى خدا نماز مىخواند، كفايت مىكند.
2- تكبيرة الاحرام
(مسأله 21) گفتن «اللَّهُ أكبَر» در اوّل هر نماز، واجب است.
3- قيام
(مسأله 22) قيام در موقع گفتن تكبيرةالاحرام و خواندن حمد و سوره و بعد از ركوع و در حال خواندن تسبيحات، واجب است.
(مسأله 23) تا وقتي که انسان مىتواند ايستاده نماز بخواند، نبايد نشسته بخواند. مثلاً كسى كه در موقع ايستادن بدنش حركت مىكند يا مجبور است به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول باز بگذارد، بايد به هرطور كه مىتواند ايستاده نماز بخواند. ولى اگر به هيچ قسم حتّى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.
(مسأله 24) تا وقتي انسان مىتواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طورى كه مىتواند بنشيند و اگر به هيچ وجه نمىتواند بنشيند، بايد به پهلوى راست رو به قبله بخوابد و اگر نمىتواند به پهلوى چپ، و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.
4- قرائت
(مسأله 25) در ركعت اوّل و دوّم نمازهاى واجب يوميّه، انسان بايد اوّل حمد و بعد از آن يك سورة تمام بخواند.
(مسأله 26) در نماز مستحب، خواندن سوره لازم نيست، گرچه آن نماز به واسطه نذر كردن واجب شده باشد.
(مسأله 27) بر مرد واجب است حمد و سورة نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سورة نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند. ولى اگر بعضى از حروف آن بلند يا آهسته شود، مانعى ندارد.
(مسأله 28) در ركعت سوّم و چهارم باید یک مرتبه آهسته بگويد: «سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُاَكْبَرُ» و سه مرتبه گفتن با استغفار، افضل است و سزاوار نيست که ترک شود.
5- قيام متّصل به ركوع
(مسأله 29) بايد ايستادن نمازگزار و ركوع او متّصل به هم باشد. يعني در حال ايستادن به رکوع رود، چنانچه بعد از رکوع بايد بايستد و به سجده رود و رکوع متحقّق نميشود مگر به اين دو قيام که به آن قيام متّصل به ركوع مىگويند و آن يك امر قهرى است و گفتنى يا به جا آوردنى، بلكه متوقّف بر نيّت هم نيست.
6- ركوع
(مسأله 30) در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازهاى خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد و اين عمل را ركوع مىگويند.
(مسأله 31) كسى كه نشسته ركوع مىكند، بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.
(مسأله 32) هر ذكرى در ركوع گفته شود كافى است؛ ولى مستحب است سه مرتبه «سُبْحانَ اللَّهِ» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ» گفته شود.
7- سجود
(مسأله 33) نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب، بعد از ركوع دو سجده كند و سجده آن است كه پيشانى و كف دو دست و سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمين بگذارد.
(مسأله 34) هر ذكرى در سجده گفته شود كافى است؛ ولى مستحب است سه مرتبه «سُبْحانَ اللَّهِ» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رَبِّىَ الاَعلي وَ بِحَمْدِهِ» گفته شود.
(مسأله 35) بايد بر زمين يا چيزهايى كه مربوط به زمين است مانند سنگ و چوب و علف سجده كرد، مشروط بر اینکه خوردنی و پوشیدنی و معدنی نباشد.
(مسأله 36) سجده كردن بر سنگ مرمر، گچ، آهك، آجر، سيمان، موزائيك، ظروف سفالين، کاغذ، برگ مو و مانند اينها جايز است. ولي براى سجده بهتر از هر چيز، تربت حضرت سيّدالشّهداء(ع) مىباشد.
(مسأله 37) محلِّ سجده بايد پاک باشد، ولي اگر مهر را روی فرش نجس بگذارند، اشکال ندارد.
8- تشهّد
(مسأله 38) در ركعت دوّم تمام نمازها و ركعت سوّم نماز مغرب و ركعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشاء و ركعت اوّل نماز وتر بايد انسان بعد از سجدة دوّم بنشيند و در حال آرام بودن بدن، تشهّد بخواند؛ يعنى بگويد: «أَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
9- سلام نماز
(مسأله 39) بعد از تشهّد ركعت آخر نماز، واجب است سلام بگويد و سلام داراى سه جمله است: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ»، «اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحين»، «اَلسَّلامُ عَلَيْكُم وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ» و سلام واجب، سلام سوّم است كه مىتواند به آن اكتفا كند.
10- ترتيب
(مسأله 40) نمازگزار بايد كارهاى نماز را به ترتيبى كه در مسائل گذشته گفته شد، انجام دهد و اگر عمداً بر خلاف آن انجام دهد، مثلاً سجود را قبل از ركوع يا تشهّد را قبل از سجده انجام دهد، نمازش باطل است و اگر از روى فراموشى باشد، بايد تا داخل ركن بعد نشده برگردد و انجام دهد، بهطورى كه ترتيب حاصل شود. و اگر وارد ركن بعد شده، نمازش صحيح است، مگر آنكه جزء فراموش شده از اركان نماز باشد، مثل اينكه ركوع را فراموش كند تا وارد سجده اوّل شود كه در اين صورت نمازش باطل است.
11- مُوالات
(مسأله 41) انسان بايد نماز را با موالات بخواند، يعنى كارهاى نماز مانند ركوع و سجود و تشهّد را پشت سر هم به جا آورد و چيزهايى را كه در نماز مىخواند، به طورى كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز مىخواند، نمازش باطل است گرچه به طور سهوى باشد.
(مسأله 42) رعايت ادب و داشتن حضور قلب در نماز، مستحبِّ مؤکّد است.
قنوت
(مسأله 43) در تمام نمازهاى واجب و مستحب، پيش از ركوع ركعت دوّم، مستحب است قنوت بخواند، و در نماز وتر با آنكه يك ركعت مىباشد، خواندن قنوت پيش از ركوع مستحب است. و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد، ولى قنوت ركعت دوّم بعد از ركوع است و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اوّل پنج قنوت و در ركعت دوّم چهار قنوت دارند.
(مسأله 44) در قنوت هر ذكرى بگويد گرچه يك «سُبْحانَ اللَّهِ» باشد، كافى است و بهتر است بگويد:
«لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيمُ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْاَرَضينَ السَّبْعِ وَ ما فيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَ الْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ».
نمازهاى مستحب
(مسأله 45) نمازهاى مستحب زياد است و آنها را نافله گويند و بين نمازهاى مستحب، به خواندن نافلههاى شبانه روز بيشتر سفارش شده و آنها در غير روز جمعه سى و چهار ركعت است كه هشت ركعت آن قبل از نماز ظهر، و هشت ركعت قبل از نماز عصر، و چهار رکعت بعد از نماز مغرب، و دو ركعت نشسته بعد از نماز عشاء که يك ركعت حساب مىشود، و يازده ركعت نافلۀ شب و دو ركعت نافلۀ صبح مىباشد. ولى در روز جمعه بر شانزده ركعت نافلۀ ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه مىشود.
(مسأله 46) نمازهاى نافله را مىشود نشسته خواند، بلكه مىتواند در حال خوابيدن يا راه رفتن و سوارى بخواند.
نماز شب
(مسأله 47) یکی از مستحبّات مؤکّد که خیر دنیا و آخرت دارد، نماز شب است که از نصف شب تا اذان صبح خوانده میشود و هر چه نزديك به اذان صبح خوانده شود، فضيلتش بيشتر است.
گرچه خواندن نوافل یومیّه فوايد بسياري دارد و از جمله فواید آن قبولی نمازهای واجب است، ولی بر خواندن نماز شب تأکید بیشتری شده است. امام حسن عسکری(ع) فرمودهاند: سیر و سلوک و پیمودن راههای معنوی، بدون نماز شب ممکن نیست.
(مسأله 48) از يازده ركعت نافلۀ شب، هشت ركعت آن بايد به نيّت نافلة شب و دو ركعت آن به نيّت نماز شفع و يك ركعت آن به نيّت وتر خوانده شود.
احکام مبطلات نماز
(مسأله 49) چند چیز نماز را باطل میکند و آنها را مبطلات میگویند:
- اگر در بین نماز، یکی از شرطها یا اجزای آن از بین برود، یا وضو یا غسل نمازگزار باطل شود، نماز باطل است.
- دست بسته نماز خواندن و آمین گفتن بعد از حمد، نماز را باطل میکند. مگر اینکه از روی فراموشی یا تقیّه باشد.
- اگر نمازگزار عمداً کلمه یا جملهای بگوید و از آن کلمه یا جمله قصد معنی داشته باشد، نماز او باطل است، نظير آنکه به کسی بگوید: درب ميزنند يا درب را باز کن.
- هر کاری که صورت نماز را از بین ببرد، نظیر پریدن به هوا، خندة غیر متعارف، گریة غیر متعارف برای دنیا و از این قبیل اعمال، گرچه از روی سهو یا اضطرار باشد، نماز را باطل میکند.
- خوردن و آشامیدن و سیگار کشیدن و نظائر آن که انسان را از نماز بیرون ببرد و صورت نماز را به هم بزند، نماز را باطل میکند. ولی اگر چنین نباشد نظیر اینکه آب دهان یا ریزههای غذا را در بین نماز فرو ببرد، نماز باطل نیست.
- شک در رکعات نماز دو رکعتی و سه رکعتی یا در دو رکعت اوّل نماز چهار رکعتی، نماز را باطل میکند.
- اگر عمداً یا سهواً یکی از ارکان نماز کم یا زیاد شود، یا عمداً یکی از اجزاء غیر رکن نماز کم یا زیاد شود، نماز باطل است.
احکام ظنّ و گمان در نماز
(مسأله 50) مظنّه در نماز چه در رکعات و چه در اجزاء و شرایط، حجّت است. بنابراین اگر مظنّه دارد که دو سجده نموده است و یا مظنّه دارد رکعت چهارم است و یا مظنّه دارد وضو گرفته است، طبق مظنّۀ خود عمل کند و اشکال ندارد.
(مسأله 51) كسى كه نمىداند حالتى كه برايش پيدا شده شك است يا ظن، بايد به احكام شك عمل كند.
(مسأله 52) شكستن نماز واجب از روى اختيار حرام است، ولى براى جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى يا عرضى، مانعى ندارد؛ بلكه واجب است.
شكيّات نماز
شكيّات نماز 21 قسم است، شش قسم آن شكهايى است كه نماز را باطل مىكند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نُه قسم ديگر آن صحيح است.
شكهاى مُبطِل (باطل كننده)
(مسأله 53) شكهايى كه نماز را باطل مىكند، شش مورد است:
اوّل و دوّم: شك در شمارة ركعتهاى نماز دو ركعتى و سه ركعتى.
سوّم: آنكه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.
چهارم: آنكه در نماز چهار ركعتى پيش از تمام شدن سجدۀ دوّم شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر.
پنجم: شك در ركعات نماز در حال ركوع و سجود يا در حال رفتن به سجده يا در حال برخاستن از سجده.
ششم: شك در ركعتهاى نماز كه نداند چند ركعت خوانده است.
(مسأله 54) اگر يكى از شكهاى باطل كننده براى انسان پيش آيد، نمىتواند نماز را به هم بزند، بلكه بايد به قدرى فكر كند تا شك مستقر شود به اين معنى كه از پيدا شدن يقين يا گمان نااميد شود.
شكهاى غير قابل اعتناء
(مسأله 55) شكهاى غير قابل اعتناء شش مورد است:
1- شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است؛ مثلاً اگر بعد از شروع تشهّد شک کند که دو سجده کرده است یا یکی، باید بنا بگذارد که دو سجده کرده است.
2- شك بعد از سلام؛ هر شکّی بعد از سلام نماز اعتبار ندارد.
3- شك بعد از وقت؛ اگر بعد از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده، خواندن آن لازم نيست.
4- شكّ کثیرالشّک؛ كسى كه زياد شكّ مىكند، یعنی کسی که در يك نماز سه مرتبه شك كند، يا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نمازصبح و ظهر و عصر شك كند، نباید به شکّ خود اعتناء نماید.
5- شكّ امام و مأموم؛ در نماز جماعت باید امام به مأموم و مأموم به امام مراجعه کند و گفتة یکدیگر را قبول نمایند.
6- شك در نماز مستحب؛ اگر در شمارة ركعتهاى نماز مستحب شك كند، چنانچه طرف بيشتر شك، نماز را باطل مىكند بايد بنا را بر كمتر بگذارد و اگر طرف بيشتر شك نماز را باطل نمىكند، به هر طرف شك عمل كند نمازش صحيح است.
شكهاى صحيح
(مسأله 56) در نُه صورت اگر در شمارة ركعتهاى نماز چهار ركعتى شك كند، بايد كمى فكر نمايد، پس اگر يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا كرد، همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند و در غير اين صورت به دستورهايى كه گفته مىشود عمل نمايد و در هر صورت نباید نماز را بشكند و آن نُه صورت از اين قرار است:
اوّل: آنكه بعد از سجدۀ دوّم بین دو يا سه ركعت، شک کند كه بايد بنا را بر سه ركعت بگذارد و با خواندن يك ركعت ديگر نماز را تمام كند و يك ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند.
دوّم: شكِّ بين دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجدۀ دوّم كه بايد بنا را بر چهار بگذارد و پس از اتمام نماز، دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند.
سوّم: شكِّ بين دو و سه و چهار بعد از سر برداشتن از سجدۀ دوّم كه بايد بنا را بر چهار بگذارد و دوركعت نماز احتياط ايستاده و دو ركعت نشسته بهجا آورد.
چهارم: شكِّ بين چهار و پنج بعد از سر برداشتن از سجدۀ دوّم كه بايد بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو سجدۀ سهو به جا آورد.
پنجم: شكِّ بين سه و چهار كه در هر جاى نماز باشد بايد بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به جا آورد.
ششم: شكِّ بين چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد و يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به جا آورد.
هفتم: شكِّ بين سه و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد و دو ركعت نماز احتياط ايستاده به جا آورد.
هشتم: شكِّ بين سه و چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهّد بخواند و بعد از سلام نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نشسته به جا آورد.
نهم: شكِّ بين پنج و شش در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجدۀ سهو به جا آورد.
نماز احتياط
(مسأله 57) نماز احتیاط باید بلافاصله بعد از نماز خوانده شود و نظیر نماز صبح است، با این تفاوت که اذان و اقامه و سوره و قنوت ندارد و باید آن را آهسته خواند.
احکام سهویّات نماز
(مسأله 58) در پنج مورد بعد از سلام نماز، باید سجدة سهو به جا آورده شود و آن پنج مورد عبارتند از:
حرفزدن سهوی در نماز، فراموشی یک سجده، فراموشکردن تشهّد، سلام بیجا، در نماز چهار رکعتی بعد از سجدة دوّم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت.
(مسأله 59) دستور یک سجدة سهو این است که بعد از سلام نماز به نیّت سجدة سهو به سجده رود و ذکر سجده بگوید و بهتر است که بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ و بِاللَّهِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ» و به سجدۀ دوّم رود و ذکر بگوید و بلند شود و تشهّد و سلام بخواند.
نماز قضا
(مسأله 60) کسی که نمازي از او قضا شده، باید قضای آن را هرچه زودتر بخواند؛ ولی اگر نماز قضای چند ساله دارد، نظیر کسی که در جوانی نماز نخوانده است، لازم نیست نمازهای قضا را فوراً بخواند؛ بلکه میتواند به مرور زمان به طوری که اهمال کاری صدق نکند بخواند. و روزههای قضا شده را هم باید به مرور زمان و در روزهای غیر طولانی بگیرد و اگر قدرت مالی و قدرت جانی ندارد، پرداخت کفّاره نیز لازم نیست.
(مسأله 61) نمازهایی که در مرض فوت پدر و مادر قضا شده است، پسر بزرگ هرچه زودتر باید قضا کند. ولی به جا آوردن نمازهای قضا که در مرض فوت نبوده بر پسر بزرگ واجب نیست. گرچه شایسته است اگر میّت مال دارد، ورثه قبل از تقسیم ارث از مال او برای نمازها اجیر بگیرند و اگر مال ندارد همۀ ورثه، میّت را از آن دِین نجات بدهند تا مورد رضایت میّت واقع شوند و اهمال در این کار سزاوار نیست.
(مسأله 62) كسى كه نماز قضا دارد، مىتواند نماز مستحب نظیر نماز شب و يا نماز استيجارى بخواند، و همچنين است كسى كه روزۀ قضا دارد. چنانچه اگر کسی حجِّ واجب دارد میتواند به نیابت دیگری حج به جا آورد و يا حجّ و عمرة مستحب انجام دهد.
نماز جماعت
(مسأله 63) یکی از مستحبّات مؤکّد که ثوابش بالاتر از هر مستحبّی است و بیاعتنایی به آن حرام است، نماز جماعت میباشد. حتّی اگر نماز جماعت دیر وقت شروع شود، افضل از نماز فرادای اوّل وقت است.
(مسأله 64) در نماز جماعت مأموم باید در رکعت اوّل و دوّم، حمد و سوره نخواند، ولی مابقی نماز را باید بخواند.
(مسأله 65) اگر مأموم به رکعت اوّل یا دوّم نماز جماعت برسد، تا وقتي امام در رکوع است، هر جای رکعت که باشد، میتواند اقتدا کند و یک رکعت برای او محسوب میگردد. ولی در رکعت سوّم و چهارم یا باید در رکوع امام جماعت اقتدا کند و یا قبل از رکوع امام اقتدا کند و لااقل یک حمد تنها آهسته بخواند و در هر دو صورت، یک رکعت برای او محسوب میشود و پس از پایان نماز امام، باید کمبود نماز خود را جبران نماید. امّا در سایر اجزاء نماز نظیر سجده و تشهّد، نمیتواند اقتدا کند.
(مسأله 66) نماز جماعت مختصّ نمازهای واجب است و هيچ نماز مستحب را نمىشود با جماعت خواند، مگر نماز استسقاء و نماز جمعه و نماز عيد فطر و قربان. همچنین اگر کسی بخواهد نمازهای یومیّه را احتیاطاً بخواند؛ اگرچه واجب نباشد؛ میتواند به جماعت بخواند و در این خصوص فرقی نمیکند امام جماعت باشد یا مأموم.
(مسأله 67) انسان میتواند نماز خود را چندین مرتبه به عنوان امام جماعت یا مأموم بخواند. بنابراین امام جماعت میتواند چندین نماز جماعت اقامه کند.
(مسأله 68) امام و مأمومين بايد از طرف جلو یا راست یا چپ، به يكديگر متّصل باشند و فاصلۀ به مقدار یک متر مانع اتّصال نیست. ولی باید حائلی نظیر پرده در میان نباشد، مگر برای جداسازی صفوف مردان و زنان که وجود حائل بسیار مطلوب است. و چنانچه صفوف جماعت با افراد غیر بالغ هم متّصل شود اشکال ندارد. همچنین كسى كه پشت ستون یا دو طرف درب مسجد ايستاده است، اگر از طرفى به امام يا مأموم ديگر متّصل باشد، نمازش صحيح است، هرچند امام يا مأموم ديگر را نبيند.
(مسأله 69) امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعۀ دوازده امامى و عادل و حلالزاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند و امامت زن براى زنها و بچّۀ مميّز براى بچّۀ مميّز اشكال ندارد.
(مسأله 70) همانطور که نمازگزار میتواند در وسط نماز جماعت اقتدا کند، میتواند در وسط نماز قصد فُرادي کند و مابقی نماز را خودش بخواند.
(مسأله 71) اگر نمازگزار فهمید اتّصال او با جماعت قطع شده است، لازم نیست قصد فُرادي کند. نماز او خود به خود فرادي میشود و صحیح است.
(مسأله 72) اگر کسی در رکوع نماز جماعت اقتدا کند، باید رکوع امام را درک کند. ولی اگر قبل از رکوع اقتدا کرد و به رکوع امام جماعت نرسید و در سجدۀ اوّل یا دوّم به امام ملحق شد، اشکال ندارد.
(مسأله 73) اگر کسی در رکوع امام جماعت اقتدا کرد، ولی امام سر از رکوع برداشت، نماز او فرادي میشود و میتواند نماز را بشکند و در رکعت بعدی اقتدا کند.
(مسأله 74) در نماز جماعت هر کسی باید به وظیفۀ خود عمل کند و اختلاف در فتوا یا وجود عذر برای امام جماعت، مانع صحّت نماز نیست. بنابراین اگر امام جماعت نقص عضو داشته باشد، یا بنابر عذری با تیمّم نماز میخواند، مأموم میتواند به او اقتدا کند. تنها در صورتی نماز جماعت صحیح نیست که امام نشسته و مأموم ایستاده نماز بخواند، ولی عکس آن اشکال ندارد.
(مسأله 75) كسى كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مىشود، بايد نماز را با جماعت بخواند.
نماز آیات
(مسأله 76) اگر در شهری زلزله آمد، ماه یا خورشید گرفت و یا حوادث خوفناکی نظیر رعد و برق و طوفان و مانند اینها اتّفاق افتاد و بیشتر مردم ترسیدند، بر همة مکلّفینی که در آن شهر ساکن هستند، حتّی کسانی که نترسیدهاند یا خواب بودهاند یا نفهمیدهاند، واجب است فوراً نماز آیات بخوانند.
(مسأله 77) اگر در حال حيض يا نفاس زن يكى از موجبات نماز آيات پيش آيد، بعد از پاك شدن از حيض يا نفاس، نماز آيات بر او واجب نيست و همچنين اگر کسی مجنون و بىهوش و مانند اينها باشد.
(مسأله 78) نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد، و دستور آن اين است كه انسان بعد از نيّت، تكبير بگويد و قبل از هر رکوع، حمد و سوره بخواند و چون پنج حمد و سوره و رکوع خواند، به سجده رود و بعد از دو سجده بایستد و رکعت دوّم را به صورت رکعت اوّل بخواند و بعد به سجده رود و بعد از آن تشهد و سلام بخواند. و اگر میخواهد میتواند در رکعت اوّل حمد بخواند و سوره را پنج قطعه کند و قبل از هر رکوعی آن قطعه را بخواند و در رکعت دوّم نیز چنین کند.
نماز جمعه
(مسأله 79) نماز جمعه در زمان حضور و در زمان غيبت امام(ع) واجب تخييرى است كه به جاى نماز ظهر خوانده مىشود و آن دو ركعت است و هیچ فرقی با نماز صبح ندارد، مگر اینکه نماز جمعه دو قنوت مستحب دارد که در رکعت اوّل قبل از رکوع و در رکعت دوّم بعد از رکوع خوانده میشود.
(مسأله 80) نماز جمعه باید با جماعت و در اوّل وقت (تا یک ساعت و نیم بعد از ظهر) خوانده شود. و باید امام جمعه قبل از نماز، دو خطبه بخواند که مشتمل بر حمد و ثناى خدا و صلوات و دعوت مردم به تقوا و پرهيزكارى و يك سورۀ كامل و استغفار براى مؤمنين باشد. و لازم نیست به عربی خوانده شود، بلکه لازم است در امر به تقوا، به زبان مأمومین باشد. و خوب است در خطبهها مسائل اجتماعى و سياسى و مصالح مسلمين مطرح شود و مستحبِّ مؤكّد است كه حاضرين مثل حالِ نماز باشند و خطبهها را گوش دهند و صحبت نكنند.
(مسأله 81) نماز جمعه چون از مناصب امامت است، در زمان غیبت از مناصب ولایت فقیه است و باید او یا نايب در امامت جمعۀ او، نماز را بخواند.
(مسأله 82) مأمومین نباید کمتر از چهار نفر باشند و اگر امام جمعه با چهار نفر مأموم غير بالغ يا مسافر و يا زن، نماز جمعه بخواند کافی است.
(مسأله 83) باید بين دو نماز جمعه حدّاقل يك فرسخ شرعى (تقريباً 5/5 كيلومتر) فاصله باشد.
(مسأله 84) مسافر میتواند نماز جمعه بخواند، امام باشد یا مأموم.
(مسأله 85) اگر مأموم به خطبه نرسید و حتّی به رکعت اوّل نرسید، میتواند نماز جمعه بخواند.
(مسأله 86) كسى كه در نماز جمعه شركت نمىكند، مىتواند در اوّل وقت نماز ظهر را بخواند.
نماز عید فطر و قربان
(مسأله 87) مستحبِّ مؤکّد است در روز عید فطر و قربان بعد از طلوع آفتاب تا ظهر، دو رکعت نماز عید به جماعت یا فرادی خوانده شود و کیفیّت آن مثل نماز صبح است، الاّ اینکه نمازگزار باید در رکعت اوّل بعد از حمد و سوره، پنج قنوت با هر دعايی که میخواهد بخواند و بعد از هر قنوت «الله اکبر» بگوید و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى بگويد و به ركوع رود و دو سجده به جا آورد و برخيزد و در رکعت دوّم چهار قنوت بخواند و بعد از آن «الله اکبر» بگوید و به ركوع رود و بعد از ركوع، دو سجده كند و تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد.
(مسأله 88) بعد از نماز عيدين، باید امام جماعت دو خطبه نظیر خطبۀ نماز جمعه بخواند.
(مسأله 89) اگر مأموم موقعى برسد كه امام جماعت مقدارى از تكبيرها را گفته، میتواند اقتدا کند و تکبیرها را با امام ادامه دهد و بعد از آنكه امام به ركوع رفت، آنچه از تكبيرها و قنوتها را كه با امام نگفته خودش بگويد، و اگر در هر قنوت يك «سبحاناللَّه» يا يك «الحمدللَّه» بگويد، كافي است.
(مسأله 90) اگر در نماز عيد موقعى برسد كه امام در ركوع است مىتواند نيّت كند و تكبير اوّل نماز را بگويد و به ركوع رود.
نماز استيجارى
(مسأله 91) بعد از مرگ انسان، مىشود براى نماز و عبادتهاى ديگر او كه در حال زنده بودن به جا نياورده، ديگرى را اجير كرد كه آنها را به جا آورد. و اگر كسى بدون مزد هم آنها را انجام دهد، صحيح است.
(مسأله 92) اجير بايد عمل را به قصد آنچه كه در ذمّۀ ميّت است به جا آورد و اگر ثواب آن را براى او هديه كند كافى نيست.
(مسأله 93) كسى را كه عذرى دارد و نشسته يا با تيمّم يا جبيره نماز مىخواند، نمىشود براى نمازهاى ميّت اجير كرد، امّا اگر نقص عضو داشته باشد، مىتوان او را اجير نمود.
(مسأله 94) مرد براى زن و زن براى مرد مىتواند اجير شود و در احكام نماز، اجير بايد به تكليف خود عمل كند.
نماز مسافر
(مسأله 95) کسی که به مسافرت بیش از 22 کیلومتر برود، باید نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت بخواند و روزۀ واجب نگیرد؛ مگر اینکه کثیرالسّفر باشد نظیر استاد دانشگاه و راننده، یا بهوطن موقّت خود برود نظیر طلبه و دانشجو، یا قصد ماندن ده روز در جايي داشته باشد، یا به سفر معصیت برود نظیر کسی که برای دزدی سفر میکند.
(مسأله 96) كثيرالسّفر به كسى گفته مىشود كه ده روز در يك محل نماند. بنابراين كسانى كه به واسطۀ شغل خود یا برای زیارت، تجارت، تفریح یا علّت ديگرى، مسافرتهاى پى در پى با مسافت 22 کیلومتر یا بیشتر مىكنند و معمولاً ده روز پشت سر هم در وطن خود نمیمانند، بايد نماز را تمام بخوانند و روزه بگیرند.
(مسأله 97) محلِّ تحصیل یا سربازیِ دانشجو، طلبه یا سرباز، وطن موقّت آنان محسوب میگردد و باید نماز را تمام بخوانند و روزه بگیرند. و در این خصوص تفاوتی بین سفر اوّل و سفرهای بعدی نیست، و نیز فرقی میان اینکه ده روز در جايی بمانند یا نمانند نیست.
(مسأله 98) بايد ابتدا و انتهاى مسافت را از ساختمانهاى آخر شهر كه متّصل به شهر است حساب نمايد نه از خانه يا محلّۀ خود يا محلِّ كار، و در اين مسأله فرقى بین شهرهاى بزرگ و كوچك نيست.
(مسأله 99) کسی که قصد دارد ده روز در جایی بماند، میتواند هر روز در مناطق اطراف آنجا رفت و آمد داشته باشد. مثلاً کسی که با قصد ده روز در مشهد است، میتواند هر روز به اطراف مشهد با فاصلۀ کمتر از 22 کیلومتر برود و برگردد.
(مسأله 100) كسى كه تصميم گرفته است بهصورت دائم یا موقّت، وطن دیگری اختیار کند، یا كثيرالسّفر شود، بايد در همان سفر اوّل نمازش را تمام بخواند و روزه بگیرد.
(مسأله 101) کسی که قصد سفر بیش از 22 کیلومتر را دارد، باید از وقتی که حدود یک کیلومتر از وطن خود دور شد و دیگر اذان معمولی وطن را نشنید، نماز را شکسته بخواند و روزه را افطار کند. همچنین در برگشت از سفر، وقتی به فاصلۀ یک کیلومتری از شهر که اذان معمولی شهر را میشنود، رسید، ولو داخل در شهر نشده باشد، باید نماز را تمام بخواند و اگر قبلاً افطار نکرده است و قبل از ظهر است، قصد روزه کند.
(مسأله 102) زن در تمام يا شكسته خواندن نماز تابع شوهر است. و همچنين است حكم هر كسى كه تابع ديگرى باشد، مثل فرزندى كه سرپرستى او با پدر اوست و پدر و مادرى كه سرپرستى آنها با فرزند است. ولى اگر مرد كثيرالسّفر است و تابع او كثيرالسّفر نيست، آن تابع بايد به وظيفۀ خود عمل كند.
(مسأله 103) اگر کسی فقط در بعضی از ماهها کثیرالسّفر است، نظیر استاد دانشگاه، در مواقعی که مسافرت دارد، باید نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد.
(مسأله 104) اگر کثیرالسّفر براى كار ديگرى، مثل زيارت يا حجّ یا تفریح مسافرت كند، باید نماز را تمام بخواند.
(مسأله 105) مسافر مىتواند در تمام شهر مكّه و شهر مدينه و شهر كربلا و شهر كوفه، نماز خود را تمام بخواند. و جايى كه اوّل جزو اين شهرها نبوده و بعد افزوده شده يا در آينده مىشود نيز همين حكم را دارد.
(مسأله 106) اگر مسافر در اثر ندانستن مسأله نماز خود را در سفر تمام بخواند، نمازش صحيح است. ولی اگر میدانسته و فراموش کرده، بايد اعاده كند، امّا اگر وقت گذشته قضا ندارد.
(مسأله 107) اگر کسی بخواهد نمازی که در وطن نخوانده است را در سفر قضا کند، باید تمام بخواند. چنانچه اگر نماز شکستۀ مسافر در سفر قضا شد، قضای آن در سفر و در وطن شکسته است.