عنوان: پیام به کنگره ملّی مکتب اخلاقی اصفهان - 5/5/1400
شرح:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

قال‌الله تَبارَک و تَعالی:

«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا، وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا».

 

پیام به کنگره ملّی مکتب اخلاقی اصفهان - 5/5/1400برگزاری همایش مکتب اخلاقی اصفهان – که در آستانۀ عید سعید غدیر و به منظور بررسی و معرّفی خاستگاه‌های نظری و عملی و بنیادهای فکری و نوآوری‌های معنوی مدرسۀ اخلاقی اصفهان برپا گردیده– اقدامی شایسته و اهتماهی درخور تحسین و تقدیر است.

اصفهان، بی‌شک، همواره یکی از تأثیرگذارترین مراکز برجسته در فرهنگ و دانش و ادب ایران و اسلام بوده و از این‌رو منشأ خدمات و تحوّلات بزرگ تاریخی نیز گشته است.

این کانون علمی و معنوی در درون خود، مکتب اخلاقی ممتازی را نیز دارا بوده است، که سازندگان و پردازندگان این مکتب، شخصیت‌های مبرّز و متخلّق و معلّمان بزرگ اخلاق و تربیت بوده‌اند و آثار علمی و نظری آنان در ساحت دانش اخلاق، از یک سو، و سیرۀ عملی آنان در تهذیب نفس و سلوک معنوی، از سوی دیگر، در طی بیش از یک هزار سال، چنین مکتب ممتازی را سامان داده است.

چهره‌های درخشانی از ابوعلی مسکویه و ابوعلی سینا و راغب اصفهانی گرفته تا ابن‌ترکه اصفهانی و سپس بزرگانی چون شیخ‌بهایی و علّامه مجلسیِ پدر و فرزند عالیقدر وی و فیض کاشانی و پس از آنان شخصیت‌های جلیلی همچون آقامحمد بیدآبادی و ملّامهدی نراقی و فرزند برومند او و تا دوران معاصر، معلّمان متخلّقی همانند حاج میرزاعلی‌آقا شیرازی و حاج‌آقا رحیم ارباب و دیگران«قدس‌الله اسرارهم و رضوان‌الله‌علیهم اجمعین»، همگی دانشمندان برجسته و وجوه علمی بزرگی بوده‌اند که مدرسۀ اخلاقی اصفهان را با گرایش‌های مختلف عقلی و نقلی و با سرانگشتان دانش و سیرۀ خود، ساخته و پرداخته‌اند و از این جهت، حقّ آنان بر تاریخ فرهنگ و تمدّن این سامان و نیز موقعیّت معنوی و ایمانی اصفهان، حقّی بزرگ و ماندگار است.

اکنون با تکریم نام و یاد آن دانشی مردانِ پاک سیرت و تعظیم در برابر خدمات والای علمی و عملی آنان که کارنامۀ دین و دانش در این سرزمین را درخشان و فروزان ساخته است، و نیز با تقدیر از برنامه‌ریزان و دست‌اندرکاران این همایش که اینک، شمیم معطّر یاد و نام آنان را پراکنده‌اند، در این مجال کوتاه چهار نکته را به حضور شما شرکت‌کنندگان گرامی معروض می‌دارم:

نکتۀ اول: در میان همۀ تعلیمات و معارف درخشانی که پیامبران الهی و اولیاء معصومین«صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین» برای انسان، به ارمغان آورده‌اند، هیچ گوهری به درخشش و دل‌ربایی معرفتِ «اخلاق» نیست و از این‌رو، به شهادت تاریخ، اولین و مهم‌ترین رویکرد آن معلّمان بشریّت، «تزکیۀ نفوس و تهذیب دل‌ها» بوده است، چنانکه قرآن کریم نیز مکرّراً بر این نکته، با بیان‌های مختلف، تصریح می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ». نبیّ‌اکرم و رسول خاتم«صلّی‌الله‌علیه وآله وسلّم» که سرآمد و اشرف همه پیامبران الهی است و خداوند تعالی، آن وجود گرامی را به برخورداری از «خُلق عظیم» می‌ستاید: «وَ إِنَّك‌َ لَعَلي‌ خُلُق‌ٍ عَظِيم‌ٍ»، نیز هدف از برانگیخته شدن خود به مقام والای رسالت را، تتمیم و تکمیل مکارم، شرافت‌ها و اصول اخلاقی، برشمرده است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». بنابراین، پیام اساسی بعثت و رسالت ذاتی رسولان حقّ، «تحوّل روحی انسان» یعنی تطهیر وی از همۀ بدی‌ها و رذیلت‌ها و آراستن وی به همه خوبی‌ها و فضیلت‌هاست و اگر ادّعا کنیم که تمام ره‌آوردهای بعثت در خدمت این ره‌آورد بنیانی و تعلیم این معرفتِ زیربنایی است، سخن به گزافه نگفته‌ایم.

از این‌رو باید همۀ جهت‌گیری‌ها در عرصه‌های علمی و در همۀ مجامع و معاهد علمی، «ساختن انسان متخلّق» و «تربیت عالم مهذّب» باشد.

نکتۀ دوم: «اخلاق»، معرفتِ معطوف به عمل است. رمز توفیق انبیاء و اولیاء الهی«علیهم‌السّلام» نیز در درجۀ اول، عامل بودن خود آنان به حق و عدل بوده است. «سخنان صائب» آنان اگر با «عمل صالح» همراه و همدوش نمی‌شد، بی‌شک، اثر معکوس در مخاطبان می‌نهاد و هیچ جذبه و شوری در دل‌های مستمعان ایجاد نمی‌نمود.

در تعلیمات حیات‌بخش قرآن و عترت، عالم بی عمل، مفسد و راهزنِ طریق معرّفی شده است و توصیفات قرآن کریم در مورد این‌گونه عالمان، با تعابیر بسیار هشدار‌دهنده‌ای نظیر کلب و حمار و اعمی همراه است.

اگر مدرسۀ اخلاقی اصفهان، در طول تاریخ، مکتب درخشان و منوّری بوده است، بدان سبب است که عموم برجستگان و چهره‌های برجستۀ این مکتب، خود از عاملان و سرآمدان در تزکیۀ نفس و تهذیب روح بوده‌اند و از این‌رو سخن آنان که از دل پاک، بر می‌آمده است، لاجرم بر دل مخاطبان و مستمعان نیز می‌نشسته است.

امروز هم به این نکتۀ مهم باید توجّه جدّی مبذول داشت که اخلاق، «دانشِ معطوفِ به عمل» است و تأثیر آن در گرو عامل بودنِ معلّمان است و بدون آن، تلاش و کوشش معلّمان، بیهوده و آب در هاون کوبیدن است: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».

نکتۀ سوم: تهذیب نفس و سیر وسلوک معنوی هم «عملِ معطوف به اخلاصِ عامل از یک‌سو و فضلِ الهی از سوی دیگر» است.

مجاهدت برای اخلاقی زیستن، باید خالصانه و بدون چشمداشت‌های حتّی به ظاهر غیر مادّی و غیر دنیوی و صرفاً برای رقاء و ارتقاء روحی و کسب رضای خالق متعال باشد، همان شیوه‌ای که از سیرۀ مبارک علوی در آیات بینات الهی نیز منعکس گردیده است: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا، إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا».

اگر عمل اخلاقی و تلاش برای تزکیۀ روح، معطوف به این روحیۀ خلوص و یکرنگی باشد، آنگاه می‌توان به فضل و رحمت الهی که جز با وجود آن، تزکیه و تهذیب، ممکن نیست، امید داشت. «وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَىٰ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» و در این عرصۀ حسّاس، اگر این فضل و رحمت خداوندی نباشد، ره‌آوردی جز خسارت به بار نخواهد آمد: «فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ».

باری این نکات، تعالیم حیات‌بخش و انسان‌سازی است که مکتب اخلاقی اصفهان نیز با همۀ رویکردهای فلسفی، عرفانی، قرآنی و روایی و خلاصه با همۀ گرایش‌های گوناگون عقلی و نقلی خود بر آن، گواهی می‌دهد و آن را تأیید و تصدیق می‌نماید.

و نکتۀ پایانی: امروز نیز در جهان معاصر و در روزگار ما، گمشدۀ اصلی، «اخلاق» است، باید این گمشدۀ مظلوم را با تمام وجود، دریابیم و آن را به تمام معنی گرامی بداریم و اصلاحِ اوضاعِ نابسامان خود را در او جستجو کنیم و با عطف این معرفت والا به عمل، و عطف عمل به اخلاص و امید به فضل و رحمت الهی، راه خود برای انسان شدن و اخلاقی زیستن و در طریق سعادت افتادن را بیابیم.

خداوندا! دستان کوتاه و لرزان ما را در این راه پرفراز و نشیب، با لطف عمیم و کریمانۀ خود برگیر و ما را در مجاهدت با نفس و تزکیۀ روح مدد فرما و خاتمتِ امر ما را به سعادت مقرون فرما؛ بحق محمدٍ و آله الطّاهرین و صلّی‌الله‌‌علی سیّدنا محمدٍ و آله اجمعین.

والسّلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

حسین‌المظاهری

16 /ذی‌الحجة‌الحرام / 1442

5 / مرداد / 1400