بسم الله الرحمن الرحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ
عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي»
بحث این جلسه چند جملهای
راجع به فضیلتهای حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» است. ما از قرآن
استفاده میکنیم که اگر بخواهیم بهشتی شویم، باید از اهلبیت«سلاماللهعلیهم» الگو بگیریم و ایشان سرمشق
زندگی ما باشند: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ
كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً».[1]
من از همۀ چهارده معصوم«سلاماللهعلیهم» روایت دیدهام که میفرمایند:
مؤمن و شیعه آنست که از نظر عقیده شیعه باشد، از نظر زبان هم شیعه باشد و از نظر
عمل هم شیعه باشد. مثلاً فرمودهاند: «الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ
مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان».
اساساً معنای شیعه،
یعنی متابعت و پیروی؛ از اینرو تقاضا دارم دربارۀ تشیّع فریب شیطان را نخورید و
به اشتباه نیفتید. یکی از کارهای مهم شیطان اینست که انسان را مغرور میکند تا
غرورش او را نابود سازد. آنکه از نظر عقیده و از نظر شعار، مورد تایید تشیّع است، چنانچه
از نظر عمل متابعت از اهلبیت نداشته باشد و خیال کند که بدون حساب و کتاب بهشتی
میشود، دچار غرور است؛ زیرا اگر عمل نباشد، آن عقیده و آن شعار زبانی نمیتواند
او را به بهشت برساند. برخی تصور میکنند اگر غرق گناه باشند، چون امام حسین«سلاماللهعلیه» را دارند و برای ایشان
عزاداری میکنند، پس مشکلی نیست و به بهشت میروند؛ در حالی که این تصور غلط است.
قرآن کریم در این باره
میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا
تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»[3]؛ ای انسان مواظب باش دو چیز تو را فریب ندهد: یکی دنیا و یکی هم
غرور عقیدتی. مثلاً کسی که نماز نمیخواند، قرآن نمیخواند، به مردم کمک نمیکند و
ربا میخورد، رستگار نیست، چون متابعت ندارد و شیعه یعنی متابعت، متابعت نیز همان
رعایت تقواست: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ».[4]
پس شیعه کسی است که صددرصد
اهمیّت به واجبات میدهد، به اندازۀ وسعش اهمیّت به مستحبّات میدهد و اجتناب از
گناه دارد و اگر گناه آمد، فوراً جبران و تدارک و توسّل به اهلبیت«سلاماللهعلیه» و بالأخره عذرخواهی از خداوند دارد تا خدا گناهش
را بیامرزد. به این شخص متّقی، شیعه میگوییم.
از همه تقاضا دارم این
غروری که در بین شیعیان وجود دارد را رها کنید، بعضی اوقات اهل منبر هم به آن غرور
دامن میزنند و همه باید توجه داشته باشند که به واسطۀ شیطان فریب نخورند. بهشت
متابعت از حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میخواهد. متابعت نیز
به این معناست که آنها راه مستقیم را میروند و ما باید به اندازۀ توان پیرو ایشان
باشیم، ولو از آنها دور باشیم. اما یک دفعه آنها در راه مستقیم و ما در راه باطل
نباشیم، که هر قدمی برداریم از اهلبیت«سلاماللهعلیهم» دور میشویم.
اولین سرمشق از روش
زندگانی حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در ازدواج ایشان است. نمیخواهند ما مثل آنها
باشیم، اما متابعت لازم است. یعنی سادهزیستی معصومین را ببینیم و دست کم تجملگرا
نباشیم. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میفرمایند: من به یک نان جو و لباس کهنهای
قانع بودم، شما نمیتوانید مثل من باشید، پس به اندازۀ توان به من کمک کنید: «أَعِينُونِي
بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ»[5].
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به خواستگاری آمدند و
حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» با آن درایت و عقل و عصمتشان قبول کردند. برای
مهریه هم امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به امر پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» زرهای که داشتند را
فروختند و پانصد درهم خدمت پیامبر گرامی آوردند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» خوب میتوانستند مهریۀ
بالایی تعیین کنند و هرچه بهعنوان مهریه قرار میدادند، بهجا بود. همچنین میتوانستند
یک جهیزیۀ خوب با قیمت بالا، بدهند؛ اما خودداری کردند، برای اینکه اسوه و سرمشق مسلمانها
بودند. لذا مقداری از آن پانصد درهم را به بعضی از خانمهای فهمیده دادند که
جهیزیۀ کمی تهیه شود و یک جهیزیۀ مختصر، بسیار ساده و در حدّ ضرورت آماده ساختند،
باقیماندۀ پول را نیز صرف یک ولیمۀ ساده و عمومی کردند. سپس دست حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» را در دست امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» گذاشتند و فرمودند: او امانت
نزد تو باشد و فرمودند: خوب زنی برای توست و تو هم خوب شوهری برای او هستی و کفو
یکدیگر هستید.[6]
این عروسی زهراست و این
هم نکاتش. اگر بهشت بخواهیم، پیروی لازم است؛ و اگر پیروی نکنیم، از سعادت دنیا و
رستگاری آخرت محروم خواهیم شد.
باید توجه شود که
جهیزیههای رایج بین مردم، صحیح نیست، ولیمههای عروسی و نیز مهریههای مشهور با
تعالیم تشیّع فاصله دارد و بالاخره روش ازدواج در جامعه، غلط است.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» تلاش میکردند سادهزیستی
و ازدواج آسان را در بین مسلمانها ترویج کنند. مثلاً در قضیه «جُوَیبِر»، که قضیۀ
عجیبی است، پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» وارد مسجد شدند و دیدند
یکی از اصحاب صفه سر روی زانو گذاشته است. فرمودند: چرا غصه میخوری؟! آیا زن میخواهی؟
گفت: یا رسول الله! چه کسی به من زن میدهد؟ من خانه ندارم و کسی را ندارم و مکنت
ندارم. فرمودند: به در خانۀ زیاد بنلبید برو و به او بگو: پیامبر مرا فرستاده است
تا دخترت را به عقد من درآوری! زیاد بنلبید از ثروتمندان مدینه بود. جویبر به خانۀ
زیاد رفت، در زد و زیاد آمد و دختر هم پشت در بود. گفت: پیامبر گفتند دخترت را به همسری
من درآور. او تعجب کرد و گفت: برو من الان خودم خدمت پیغمبر اکرم میآیم. دختر پشت
در به پدر گفت: ممکن است درست باشد، آنگاه تو پیغمبر را رد کردی! گفت: او را
برگردان تا در خانه بنشیند و تو پیش پیغمبر اکرم برو و اگر خلاف واقع نیست، بیا تا
ببینیم چه کنیم. لذا زیاد جویبر را در خانه نشاند و خودش نزد پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» رفت و گفت: یا رسول
الله جویبر اینطور میگوید، آیا درست است؟ فرمود: بله، من میگویم او کفو دختر تو
است.
پیامبر«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بارها کفو را معنا میکردند
که: «الْمُؤْمِنُونَ
بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْض»[7]. همچنین میفرمودند: «إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ
تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ
فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ»[8]، یعنی وقتی کفو پیدا
شد، نگذارید پسرها و دخترها در خانه بمانند.
اگر بزرگ شدند و در
خانه ماندند، بدانید که منجر به فتنه و فساد خواهد شد. مثال برای فساد، دوری جوانها
از ازدواج و رواج دوستی و ارتباط دختران و پسران نامحرم است که ننگ بزرگی است و
خود مفاسد بزرگی دارد.
به هر حال، پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» به زیاد فرمودند: بله،
من گفتم که جویبر به خواستگاری دختر تو بیاید. زیاد به دخترش گفت: پیغمبر فرمودهاند،
دختر نیز گفت: اگر پیغمبر فرموده باشند، من حاضرم. سپس با مهرالسنة و یک جهیزیۀ
ساده، در اتاقی از خانۀ پدر دختر، زندگی را آغاز کردند.
وقتی جویبر وارد اطاق
شد، با یک دختر زیبا به تمام معنا و اشرافی و بالا و فهمیده و با درایت روبرو شد. به
شکرانۀ این لطف خداوند، نذر کرد و تصمیم گرفت سه شبانهروز عبادت کند. کمکم زمزمه بلند شد و برخی گفتند: جویبر
مرد نیست و اقتضای ازدواج ندارد. به پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» خبر دادند، ایشان او را
خواستند و گفتند: آیا زن نمیخواهی؟ گفت: چرا. آن سه شبانه روز تمام شده و من میخواستم
به نذرم عمل کنم.
من بعضی اوقات که این
مسئله یادم میآید یک مسابقه با جوانها میگذارم و به جوانها میگویم سه گذشت در
اینجا بوده است، کدامیک مهمتر است؟ یک گذشت از زیاد بنلبید که حاضر شد دخترش را
به یک آدم فقیر به تمام معنا و ناشناس بدهد. یک گذشت هم از دختر بود که خیلی گذشت
کرد، در حالی که معلوم است خواستگارهای خیلی بالا و ثروتمند داشت، اما به خاطر
پیغمبر اکرم پاگذاشت روی همه چیز و حاضر شد همسری جویبر را که به حسب ظاهر هیچ
نداشت، البته دین داشت، بپذیرد. یک گذشت هم از جویبر است که به راستی سهشبانه روز
صبر کند و از خدا تشکر کند. سه شبانهروز یک جوان عزب به یک حلال رسیده باشد، اما
صبر کند. در اینجا سه گذشت بوده، حال کدام مقدم بوده است؟! به هر حال، هر سه گذشت
عالی بوده است.
باید توجه شود که پیغمبر«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» این روشها را تثبیت
کردهاند، سیرۀ اهلبیت«سلاماللهعلیهم» نیز
چنین بوده است. پس آن دسته از مردم که پیروی از این سیره و روش ندارند، لاأقل باید
اقرار به گناه کنند و اقرار کنند که کوتاهی میکنند.
قرآن کریم دربارۀ تجملگرایی
میفرماید: «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، في سَمُومٍ وَ حَميمٍ،
وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ، إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ
مُتْرَفينَ، وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظيمِ»[9]
دستچپیها خیلی در
روز قیامت و در محشر شومند، زیر دود و زیر هرم جهنم هستند؛ برای اینکه تجمّلگرایی
آنها دود جهنم و هرم جهنم شده است. سپس میفرماید: این تجمّلگراییهاست که گناه
روی گناه میآورد.
در تعالیم دینی بر روی
سادهزیستی خیلی سفارش شده است. اهلبیت«سلاماللهعلیهم» نیز در بیشتر اوقات، برای
تشکیل یک زندگی حدّاقل متوسّط قدرت داشتند، اما مقیّد به سادهزیستی بودند. ایشان
همواره تلاش داشتند که مانند ضعیفترین و فقیرترینِ افراد جامعه زندگی کنند.
حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» بسیار سادهزیست بودند.
حتی وقتی فدک در اختیارشان بود و منافع فراوانی داشت، هیچکس ننوشته است که ایشان از
فدک استفاده کرده باشند. یعنی در آن چند سالی که فدک را داشتند، در حالی که مال
خودشان بود، برداشت از آن نکردند و سادهزیستی خود را حفظ نمودند و اموال خویش را
در بین نیازمندان انفاق کردند.
سادهزیستی، سخاوتمندی و
ایثار حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» به اندازهای بوده است که حتی طبق آیات سورۀ «هل
اتی»، افطاری خود را به یتیم و مسکین و اسیر میبخشند: «وَ يُطْعِمُونَ
الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً»[10].
از ما نخواستهاند که مثل ایشان باشیم، امّا پیروی و تبعیّت لازم
است و باید رفتارمان را به قدر توان و به اندازۀ وسعمان به رفتار اهلبیت«سلاماللهعلیهم» شبیه
سازیم.
امیدوارم حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نظر لطفی به ما کنند و انشاءالله امسال سال خوش و خرّم و پربرکتی داشته
باشیم و سالی که بتوانیم بیش از گذشته شباهت به حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» پیدا کنیم.