عنوان: رذیلت نهم: غرور
شرح:

شرح فضیلت‌ها و رذیلت‌های اخلاقی

رذیلت نهم: غرور

یکی از رذائل ناپسند اخلاقی، غرور است. واژۀ غرور به معنای فریبخوردن و فریفته‌شدن می‌باشد و در این رابطه، به کسی که فریب بخورد و به آنچه مطابق هوای نفس اوست، دل‌خوش گردد، اصطلاحاً «مغرور» می‌گویند. در واقع، غرور یکی از بیماری‌های روحی و قلبی است که آدمی در اثر آن، بی‌جهت گمان می‌برد که سعادتمند است؛ نظیر کسی که جسورانه گناه می‌کند و می‌گوید: خداوند کریم و غفور و رحیم است و بندگان را عذاب نخواهد کرد، یا کسی که مال حرام کسب کرده، در راه خیر صرف می‌کند و خود را اهل نجات می‌پندارد.

قرآن‌کریم می‌فرماید:

>يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ<[1]

انسان مغرور، گاهی به سبب لطف و رحمت بیکران الهی گول خورده، خیال می‌کند هر گناهی بدون توبه آمرزیده می‌شود؛ برخی اوقات فریب عبادات و اعمال نیکویش را می‌خورد؛ در مواردی نیز فریفتۀ علم، مال، زیبایی یا قدرتش می‌شود و به این نعمت‌ها می‌نازد.

امام صادق% می‏فرمایند: دو نفر وارد مسجد شدند؛ یكی فاسق‏ و دیگری عابد. امّا هنگام خروج از مسجد، شخص فاسق‏، صدّیق و شخص عابد، فاسق بود؛ زیرا فاسق، با شرمندگی و خجالت‌زدگی توبه کرد، ولی آن شخص عابد، به اعمال و عبادت‌های خویش می‌نازید و در پی همین غرور شیطانی، فاسق شد.[2]

ریشۀ اصلی ابتلا به صفت رذیلۀ غرور، جهالت و نادانی است که در اثر آن، انسان فریب وسوسه‌های شیطانی را می‌خورد. همچنین دنیاگرایی و توجه به مادیات، کمبود ظرفیّت، ناشکیبایی و محرومیت از سعۀ صدر و نیز ابتلا به عقدۀ حقارت، از دیگر اسباب و عوامل پدیدآورندۀ رذیلۀ غرور به‌شمار می‌روند.

صفت ناشایست غرور، پیامدهای خطرناکی دارد؛ از جمله اینکه: انسان را به‌ سوی هواهای نفسانی و متابعت از نفس امّاره سوق می‌دهد؛ ویژگی‌های ناچیز آدمی را در نظر وی جلوه داده، او را از توجه به خداوند و ارزش‌های معنوی باز می‌دارد؛ حجاب عقل و فهم انسان شده، مانع درک حقیقت توسط وی ‌می‌گردد؛ رفته رفته انسان را دچار بدعت گذاری در دین می‌کند؛ جرأت و جسارت گناه و نافرمانی به انسان می‌دهد و او را با تخیّل و توهّم ایمنی از عذاب و غضب الهی، به سقوط و هلاکت می‌کشاند؛ بذر امید بی‌جا و آرزوهای دور و دراز را در دل انسان می‌کارد؛ مایۀ شکست و مانع پیشرفت در زندگی است و همواره باعث فساد و نقصان کارها می‌شود و بالأخره انسان را از عاقبت اندیشی غافل می‌سازد.

راهکار درمان این بیماری روحی و این صفت خطرناک، بهره‌مندی از تفکّر و تعقّل برای مقابله با فریب شیطان و عوامل شیطانی است. مطالعه و عبرت از تاریخ و سرگذشت افراد مغرور نیز در این زمینه تأثیر به‌سزا دارد. استمداد از درگاه الهی و طلب توفیق از خداوند متعال نیز مکمّل و عامل ثمردهی راهکارهای دیگر است.



[1]. الفاطر، 5: «ای مردم، همانا وعده خدا حقّ است. زنهار تا این زندگی دنیا شما را فریب ندهد، و زنهار تا [شیطانِ‏] فریبنده شما را در باره خدا نفریبد.»

[2]. الكافی، ج 2، ص 314.