اخلاق/ اخلاق فرماندهي/ مناسبات انساني در فرماندهي


سخن در تجسم اعمال بحثی است عرفانی – قرآنی و از زیباترین و محکمترین بحثهای روائی است که در این فراز و به تناسب مقام به طور اجمال بدان می پردازیم:

از روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) استفاده می شود که افعال و ملکات انسانی به صورت اعیان تجسم می یابد و همواره با او خواهد بود. این تجسم در عالم برزخ عیان و مشهود است. البته، در همین عالم نیز، اعمال و ملکات مجسم و متمثل است و انسان را در برگرفته، ولی برای ما محجوبین، قابل احساس نیست. چنانکه برای صاحبدلان و اولیاء خدا این تجسم مکشوف و مشهود است.

تصرفی که امام سجّاد (علیه السلام) در رؤیت آن صحابی بزرگوار در مکه معظمه فرمودند و حقیقت حاجیان را بدونشان دادند، نشان از این تجسم دارد و مشاهده آن صاحبدل طعام را به صورت خون نیز، از این باب است.

به طوری که در حاشیه کنزالعرفان روایت شده است حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) در «عرفات» مشغول راز و نیاز بودند که «زهری» خدمت رسید. حضرت بدو فرمود: «چند نفر در اینجا حاضرند؟» عرض کرد: «نزدیک چهار هزار و همه سرگرم راز و نیازند». امام فرمودند:

«ما اَکْثَر الضَّجیج وَ أَقَّلُ الحَجیج»:

این ضجه و ناله ها چه بسیار است. ولی، چون همهمه ي شتران برای آذوقه است. خلوص و نیت بسیار کم در میان این جمعیت پیدا می شود.

سپس به «زهری» فرمود: «نزدیک بیا و از میان دستم به جمعیت نگاه کن؛ آنان را چگونه می یابی؟».

«زهری» عرض کرد: «میمون و بوزینه های بسیاری را مشاهده می کنم که با همهمه ي فراوان در ازدحامند و در میانشان فقط چند نفر انسان می بینم!»

حضرت بر روی «زهری» دست کشید و فرمود: «اینک چه می بینی؟»

عرض کرد: «خوکهای زیادی که در میانشان چند انسان است!»

حضرت بار دیگر دستان مبارکشان را بر صورت «زهری» کشید و فرمودند: «این بار چه؟»

عرض کرد: «بجز چند نفر، بقیه را حیوان می بینم!»[1]

در ضمن، تظاهر ملکات و افعال انسان در همین عالم در رفتار، منش و سیمای افراد تا حدودی مشهود است. چناکه در روایات ائمه (علیهم السلام) و عرفان اسلامی از آن یاد شده است. افعال انسان بر اثر تکرار ملکه می شود و ملکه هویت انسان را می سازد.

یعنی: ظلم و گناه، هویت انسان را به صورت ددان مبدل خواهد کرد.

گفته شده است که عالمی به نزد مرد ظالمی رفت. وقتی که شام آوردند،  عالم غذا را به صورت خون دید! و از خوردن آن خودداری کرد. مرد ظالم او را به خوردن غذا مجبور کرد. همینکه لقمه ای را بدست گرفت، خون از میان انگشتانش چکید، و لقمه را زمین گذاشت.

عالم مادهّ دارای حقایقی است و افعال انسان هر کدام حقیقتی دارد. عالم آخرت حقیقت همین دنیا است. به سخنی دیگر مادهّ ظاهر و آخرت باطن دنیا است. دنیا به منزله ي پیکر و آخرت روح آن است از این رو، حقیقت افعال، که از آن به نام ملکوت اشیاء یاد کرده اند، به معنی حقیقت و واقعیت غیبی اشیاء در عالم معنی است.

 

 

 

 

پي نوشت ها:

 

 

[1]. تفسیر امام حسن عسگری، علیه السلام، ص 256، در حاشیه ي کنزالعرفان.