سادهترين راه انس با قرآن را بيان فرماييد؟
1. خواندن مکرّر قرآن.
2. توجّه به معني و درحد ّتوان توجّه به تفاسير قرآن.
3. مهمتر از همه، عمل به دستورات قرآن کريم.
موضوعات مرتبط
آدم بسیار عصبانی هستم. این موضوع از بچگی تا الان که 30 ساله هستم با من همراه بوده چون در چنین خانوادهای بزرگ شدهام و پدر و مادرم به خصوص مادرم بسیار عصبی است و من با این عصبانیتها بزرگ شدهام. اکنون که 5 سال است ازدواج کردهام این قضیه به شدت مرا آزار میدهد و زندگی خانوادگیام را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و حتی روی پسر دو سال و نیمهام هم تاثیر منفی گذاشته و او هم تا حدی حالات عصبی از خود نشان میدهد. خواهش میکنم کمکم کنید بتوانم این حالت را از خودم دور کنم.
راهکار اصلی مبارزه با رذائل اخلاقی، مبارزۀ منفی و عمل بر خلاف خواستۀ آن رذیلت است. بنابراین شما باید همان ابتدای عصبانیّت، نگذارید شدید شود و ضررها و خسارتهای خشم و غضب را به خود تلقین کنید و با مداومت بر ذکر نظیر ذکر صلوات یا ذکر«لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» خود را آرام کنید.
هنگامی که عصبانی میشوید به این فکر کنید که امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میفرمایند: از غضب بپرهیز که اوّل آن جنون و آخر آن پشیمانی است. همچنین برای آرامش زندگی و حفظ خانواده و برای اینکه این صفت ناپسند نسل به نسل در اولاد شما منتقل نشود، با تلقین و ذکر و دعا، سعی کنید آن را ریشهکن کنید و فضیلت حلم یا عطوفت و مهربانی را جایگزین آن نمایید.
برای علاقهمندی فرزندان به اقامۀ نماز و رعایت حجاب چه راهکاری پیشنهاد میفرمایید؟
در این زمینه دو نوع راهکار وجود دارد:
1- راهکار علمی: بیان وجوب و تبیین امتیازات نماز و حجاب برای فرزند، با تلطّف و مهربانی.
2-راهکار عملی: تقیّد پدر و مادر به واجبات، به خصوص نماز و حجاب و خوشرفتاری و مهربانی با فرزند هنگام اقامه نماز و انجام واجبات، به گونهای که فرزند از لحظات انجام واجبات توسط پدر و مادر، خاطره خوشی داشته باشد.
چه سخنی غیبت است؟ آیا هرحرفی که در نبود دیگری زده شود، غیبت است؟ اگراز بدیهای فردی یا قومی ستمکار سخن بگوییم، غیبت است؟ شرایط حلالیتگرفتن دربارۀ غیبت، چیست؟
اگر عيب فرد يا افرادي در غياب آنها به ديگران منتقل شود، غيبت است و گناه آن بسيار بزرگ میباشد؛ امّا براي توبه از غيبت، حلاليّتطلبيدن از آن افراد لازم نيست؛ بلکه در برخي موارد منجر به مفسدۀ ديگري میشود و جايز نيست.
بنابراين توبۀ غيبتکننده، پشيماني قلبي نسبت به گناه و عذرخواهي از خداوند متعال است و چنانچه با غيبت خود، آبروي ديگران را برده است، اگر میتواند بايد با تعريف و ذکر فضائل آنها، ضربهاي را که به شخصيّت آنان وارد کرده است، جبران کند.
چگونه انسان میتواند قلباً درک کند، کاری را که دارد انجام میدهد، خیر است و رضای خدا در آن است؟
انسان بايد وظيفۀ خود را به درستي تشخيص دهد و آن وظيفه را بهخوبي انجام دهد و پس از آن لازم نيست اينگونه فکرها را بکند؛ بلکه چون منجر به وسوسۀ فکري میشود، جايز نيست.
تازه، وارد نوزدهسالگی شدهام. در حالی که ابتدای جوانیام و باید با شور و نشاط باشم، امّا بیحال، سرشکسته، ناامید و خلاصه پوچ. رشتۀ تحصیلیام مهندسی است و علاقۀ زیادی به فلسفه و کلام دارم. دوست دارم قرآن بخوانم؛ ولی نمیخوانم. در خانواده کسی را ندارم که با او درد دل کنم. در انزوای مطلق قرار گرفتهام و همیشه افکار پوچی در ذهنم میپرورانم. دوست خوبی ندارم. به من نگویید برو دوست خوب پیدا کن که نیست و اگر دوستی هست، در رفتار خود، خشک یا بیبندوبار است. تنهای تنها هستم. روزهایم همه تکراری شده و ارادهام کاملاً سرکوب شده است. لطفا راهنماییم کنید.
اوّلاً: توصيه میشود در هر رشتهاي که مشغول هستيد، تحصيل کنيد تا موفق شويد؛ امّا مهمتر آن است که خوب درس بخوانيد و از وقت خود بهخوبي استفاده کنيد.
ثانياً: شما با خدا رفاقت کنيد و بدانيد که اگر يک قدم به سوي او برداريد، او صد قدم به سوي شما خواهد آمد. رفاقت با خداوند هم، با ارتباط با او و انجام واجبات و مستحبات و با اجتناب از گناه حاصل میشود.
اگر چنين کنيد، نماز شما و عبادت شما به مکالمه و معاشقه با خداوند بدل میشود و خواهيد ديد که خداوند متعال بهترين دوست شما است.
ثالثاً: شما بايد در اجتماع باشيد و با مردم زندگي کنيد و از حالت انزوا که نتيجهاي جز افسردگي و خمودگي ندارد، دوري کنيد.
رابعاً: بدانيد وسوسۀ فکري داريد و خطرناک است و باید با بيتفاوتي نسبت به افکار خود و جدّيگرفتن رشتهاي که مشغول آن هستيد و ارتباط جدّي با خداوند متعال، به واسطۀ ترک معصيت، خود را شفا بدهيد.