جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    ازدواج اسلامي - 18/7/1392

    بسم‌الله الرّحمن الرّحيم

    «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»

    به مناسبت فرا رسیدن ماه ذی‌الحجّة و سال‌روز ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیهما» در اين جلسه قدری راجع به ازدواج و اهمیّت آن در اسلام صحبت می‌کنیم.     

                 

    اهميّت ازدواج

    ازدواج و رفع تجرّد و عزوبت، از نظر اسلام عزیز اهمیّت فراوانی دارد. تأکید قرآن کريم بر ازدواج مسلمانان، نظیر تأکید آن کتاب نورانی دربارۀ قانون مواسات است. چنانکه مي‌فرمايد: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَالصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَإِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»[1]

    بر جامعۀ اسلامی واجب است که دخترها و پسرها را همسر دهند و نگران فقر آنان نیز نباشند، چراکه اگر مؤمن باشند و طبق دستورات اسلام عمل کنند، خداوند، از فضل خود آنها را بي‌نياز مي‌کند.

    پیامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» نیز با تأکيد فراوان بر ازدواج، ‌فرموده‌اند: اگر کسي که دين و اخلاق او مورد پسند است، پیدا شد، با او ازدواج کنید، وگرنه فتنه و فساد بزرگ پدید می‌آید: «إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ‏ خُلُقَهُ‏ وَ دِينَهُ‏ فَزَوِّجُوهُ‏ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ»[2]

    بنابراين از منظر قرآن کريم و روایات، یکی از کارهای واجب برای پدر و مادر، آن است که نگذارند پسر و دختر مجرّد در خانه باقي بماند و اگر آنها قدرت کافی برای ازدواج فرزندان خود را ندارند، بر دولت اسلامي واجب است زمينۀ ازدواج جوانان را فراهم کند. اگر دولت نيز قادر نیست یا کوتاهی می‌کند، بر همۀ مردم واجب کفايي است که به فکر ازدواج جوانان باشند. یعنی همان‌طور که افراد به فکر ازدواج فرزندان خود هستند و براي آنان جهيزيه، مسکن و ديگر لوازم ازدواج را فراهم مي‌کنند، بايد به فکر همۀ جوانان جامعه باشند.

     

    نکوهش تجرّد

    جوانی نزد امام باقر«سلام‌الله‌علیه» آمد تا مسئله‌ بپرسد. حضرت به او فرمودند: آيا ازدواج کرده‌اي؟ او پاسخ منفي داد. حضرت با تعجّب از تجرّد او فرمودند: دوست ندارم دنيا و آنچه در آن است براي من باشد و يک شب مجرّد باشم. سپس فرمودند: دو ركعت نماز کسي که همسر دارد، بهتر از آن است که مجرّد از شب تا صبح عبادت کند و در روز روزه بگيرد. پس هفت دينار به او دادند و فرمودند با آن ازدواج کن.[3] ازدواج، تا اين اندازه نزد معصومين«سلام‌الله‌علیهم» اهميّت دارد. حتّي پيامبر اکرم فرمودند: بدترین امت من، کسي است که زمان ازدواج او رسيده باشد، اما ازدواج نکند. «شِرَارُ أُمَّتِي الْعُزَّاب‏»[4]

    متأسّفانه امروزه، ازدواج جوانان با مشکلات و موانع متعدّدی روبرو است. جامعۀ فعلی از یک سو تحت تأثیر مفاسد اخلاقی، اداري و اقتصادی است و از سوی دیگر با مصیبت عزوبت جوانان به عنوان یک معضل اجتماعی مواجه شده است. ازدواج که از نظر اسلام بايد بر مبناي سهولت و آسان‌گيري برگزار شود، به يک مسئلۀ بغرنج و مشکل براي خانواده‌ها تبدیل شده و این امر، مفاسد فراواني در پی دارد.

     

    نگرش قرآن کریم به دوستي با نامحرم 

    یکی از مفاسد اجتماعی که از عزوبت و تجرّد جوانان نشأت می‌گیرد، رواج دوست‌يابي‌ بين دختران و پسران است. قرآن کريم، گناه دوستی و ارتباط دختر و پسر نامحرم با یکدیگر را بزرگ می‌شمارد و آن را در رديف عمل منافي عفّت زنا بیان می‌فرماید. از نظر قرآن شريف، پسر شايسته و دختر شایسته، کسانی هستند که خود پاکدامن باشند، اهل زنا نباشند و نامحرم را دوست خود نگيرند:

    «... مُحْصِنينَ‏ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتَّخِذي أَخْدان ...»[5]

    «... مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان ...»[6]

    آثار مخرّب روانی و اجتماعی دوستی با نامحرم

    کسانی که این توصیۀ مهمّ قرآن کریم را جدی نمی‌گیرند و با جنس مخالف طرح دوستی می‌ریزند، علاوه بر آنکه مرتکب گناه بزرگی شده‌اند، دچار خسارات عظیمی خواهند شد؛ برخی طعمۀ هوس‌های زودگذر دوست نامحرم می‌شوند و پس از چند صباحی که جذابیّت خود را نزد همدیگر از دست می‌دهند، عشق ظاهری خود را فراموش می‌کنند. با این شکست روحی، از نظر روانی آسیب جدی می‌بینند که ترمیم آن بسیار مشکل یا غیر ممکن است و تا آخر عمر، خاطرۀ تلخی در ذهن آنها باقی می‌گذارد و اين عقدۀ رواني، اثرات مخرّبی در زندگی آیندۀ آنان خواهد داشت. در موارد نادری هم دوستی بین دختر و پسر، به ازدواج می‌انجامد که به تجربه اثبات شده است در اکثر موارد، نتیجه‌ای جز طلاق و جدایی ندارد. آنها بر پایۀ احساسات ازدواج مي‌کنند و تخیّلات و توهّمات، بر عقلانیّت آنان غلبه دارد و از فرط علاقۀ کورکورانه به همدیگر، واقعیّت‌های زندگی را نمی‌بینند. امّا پس از مدّت کوتاهي که عقل خود را به کار می‌اندازند، می‌فهمند اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند و از روی ناچاری، راه طلاق را در پیش می‌گیرند.

     

    طلاق، مبغوض‌ترين حلال‌ها  

    امروزه آمار طلاق، در مقایسه با ازدواج بسیار تکان ‌دهنده است و ما اميدواریم این آمار صحیح نباشد. در دوران قدیم، طلاق بسيار نادر بود و شايد در شهری مثل اصفهان در طول سال، کمتر از پنجاه طلاق واقع مي‌شد. از نظر اسلام نيز طلاق، مبغوض‌ترين حلال‌ها شمرده شده است.[7] در طول بيست و سه سال دوران رسالت پيامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم»، فقط يک طلاق واقع شد و آن نيز مربوط به داستان زيد و زينب بود که در سورۀ احزاب به آن اشاره شده است.[8]

    احساسات زودگذر که منجر به ازدواج‌های هوسی و احساساتی می‌شود، به زودي به طلاق مي‌انجامد و طلاق، مفاسد اجتماعی ديگري به دنبال دارد.

     

    تضعيف اعصاب در اثر تجرّد

    از ديگر اثرات تجرّد در جامعه، افسردگی و ضعف اعصاب است. دختر و پسري که از لحاظ عصبي افسرده باشند، مسلّما نمي‌توانند براي جامعۀ خود مفيد واقع شوند. افراد افسرده، پس از ازدواج نیز اگر نشاط لازم را به دست نیاورند و به آرامش نرسند، نمي‌توانند به خوبي خانواده را کنترل کنند و در تربيت فرزندان کوشا باشند. افسردگي در زن يا مرد، مانع برخورداری از زندگي شيرين و با نشاط است. اساساً بسياري از اختلافات خانوادگي، بر اثر ضعف‌ عصب و افسردگي است. زندگي همراه با اختلاف نیز، نوعی مرگ تدريجي است. زن و شوهر در عين رفاقت، بايد همدل و در برابر هم خوش‌رو باشند. وجود افسردگي که به اختلاف مي‌انجامد، عامل پدید آمدن اضطراب خاطر و نگراني است.

    محیط خانواده‌ که بايد مظهر آرامش و آرام‌بخشي براي زن و مرد و فرزندان باشد، اگر با اضطراب‌خاطر و نگراني همراه شد، نمي‌تواند شادي آفرين باشد. همۀ اين مسائل، ناشی از افسردگي در دوران عزوبت و تجرّد است. علّت تأکيد اسلام  بر رفع عزوبت از جامعه، دوري از اين مفاسد و اجتناب از اين مشکلات اجتماعي است.

     

    راهکار اساسی رفع معضل عزوبت

    امروزه موانع متعددی ازدواج جوانان را با مشکل جدّی مواجه کرده و باعث شده است که جوانان، مجرّد بمانند. تجرّد آنها هم برای جامعۀ اسلامی یک معضل اجتماعی محسوب می‌شود و اگر فکری برای آن نشود، خطرات و خسارات فراوانی در پی دارد که ذکر آن در این جلسۀ اخلاقی نمی‌گنجد. اسلام عزیز، برای آنکه جامعه دچار مصیبت عزوبت نشود، ازدواج را بسیار آسان گرفته است و در صدر اسلام هم سرمشق مناسبی برای ازدواج آسان و اسلامی ارائه فرموده تا بشریّت از آن الگو بگیرند. ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیهما» سرمشق مناسب ازدواج برای همگان است. 

    الگوی ازدواج آسان و اسلامی

    امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» از شخصیت اجتماعی والایی، حتی نزد پیروان سایر ادیان، برخوردار بودند. حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» علاوه بر آنکه دختر گرامی رسول خدا بودند، خود شخصیت والایی داشتند و مورد احترام ویژۀ همگان بودند. حال، تصور کنید ازدواج آن دو شخصیّت نورانی باید چگونه باشد؟ آیا اگر آنها قصد داشتند ازدواج خود را تجمّل و تشریفات برگزار کنند، نمی‌توانستند؟ تاریخ گواهی می‌دهد می‌توانستند. امّا یک الگوی ارزشمند ازدواج برای مسلمانان و حتی برای بشریّت به یادگار گذاردند و به همگان فهماندند ازدواج مورد نظر اسلام، ازدواج ساده و آسان است و ورود تجمّلات و تشریفات در ازدواج، این سنّت الهی را به تعطیلی می‌کشاند و مشکلات بزرگی برای مسلمین پدید می‌آورد.

     

    اشاره‌ای به ماجراى ازدواج اميرالمؤمنين(ع) و حضرت فاطمه(ع)

    پس از آن كه اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌علیه» در خواستگارى از حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» پاسخ مثبت شنيدند، قرار شد مهريّه را تعيين كنند، امّا اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌علیه» از زمان تولّد تا شهادت، چيزى از متاع دنيا براى خود نگاه نداشتند[9] و تمام دارايى با ارزش ایشان در آن روز، يك شمشير بود و يك زره ‏براى جنگ و يك شتر براى كار. قرار شد زره را برای ازدواج بفروشند؛ چون زره را كسى نياز داشت كه بخواهد در جنگ فرار كند، امّا على كه «كرّار غير فرّار» بود، به زره نيازى نداشت.

    مهريّه پانصد درهم تعيين شد. مهريّۀ شخصیّت بزرگوار حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» كه مانندِ او در دنيا نيامده و نخواهد آمد، پانصد درهم معادل حدود سيصد مثقال نقره بود كه ارزش مالی چندانى نداشت. اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌علیه» زره را فروختند و به عنوان مهريّه به پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» دادند. پيامبر نيز جهيزيۀ مختصرى تهيه كردند و هنگامی که آن جهيزيۀ ساده را ديدند، اشك شوق ریخته، فرمودند: خداوندا، اين جهيزيه را براى كسانى كه اكثر ظروفشان سفالى و از گِل است، مبارك گردان.[10]

    بعد، پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» دستور دادند وليمه‏اى ساده براى ميهمانان آماده شود و به همۀ مردم اعم از فقرا و خویشاوندان ولیمه دادند. پس از انجام مراسم، حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» در ميان زن‏ها وارد خانۀ شوهر شدند. اين خانه خارج از مسجد بود و غير از خانه‏اى بود كه بعدها كنار مسجد ساختند. خانه‏اى بود بسيار ساده: يك چهار ديوارى كه خود اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌علیه» از گِل ساخته بودند و سقف آن هم از شاخه‏هاى خرما بود. فرش آن هم مقدارى شن و یک حصير بود. خانه بسيار محقّر بود، امّا در همين كوخ- به قول استاد بزرگوار ما، حضرت امام«قدس‌سره»- شخصيت‏هايى مثل حسن، حسين، زينب و امّ كلثوم«سلام‌الله‌علیهم» را تربیت کرده، تحويل جامعه دادند.

    پس از ازدواج اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیهما» پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» كارهاى داخل خانه را بر عهدۀ حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» و كارهاى بيرون خانه را بر عهدۀ حضرت على«سلام‌الله‌علیه»  گذاشتند. حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» از اين تقسیم کار بسیار خوشحال شده، فرمودند: هيچ كس جز خدا خبر ندارد كه من چقدر از اين كه پيامبر مرا از اختلاط و سر و كار داشتن با مردان معاف كردند، خوشحال شدم: «فَلَا يَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِى مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِكْفَائِى رَسُولُ اللَّهِ تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ»[11]

     

    ضرورت بازگشت جامعه به ازدواج اسلامی    

    قرار دادن هفته‌ای عنوان هفتۀ ازدواج و پرداختن به امور شعاری، مفید است و جای قدردانی دارد، امّا مفیدتر و لازم‌تر از آن، بازگشت جامعه به قوانین قرآن و عترت و ترویج ازدواج اسلامی است. جامعه باید در امر ازدواج و نیز در سایر امور، از امیرالمؤمنین و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیهما» متابعت کند. جهیزیه‌های تجمّلی، مهریه‌های سنگین و توقّعات غلط و گزاف، مانع ازدواج جوانان شده است. امروزه حتی خرید اولیّۀ قبل از ازدواج چندین میلیون پول لازم دارد و اگر کسی نداشته باشد، محکوم به تجرّد است. همان‌طور که اگر خانوادۀ دختر قادر به تهیۀ جهیزیۀ تجمّلی نباشند، دختر آنان در خانه می‌ماند. دامن زدن به این تجمّلات و تشریفات که مانع ازدواج سایر جوانان می‌شود، حرام است. فعل حرام فقط دزدی و حقّه بازی نیست، بلکه هرکس با رفتار خود، به اجرای صحیح قوانین اسلام ضربه بزند و جامعه را از عمل به سنّت مورد پسند اسلام منحرف سازد، گناه بزرگی مرتکب شده است.

     

    نکوهش سخت‌گیری در ازدواج

    آن کسانی که در ازدواج سخت‌گیری می‌کنند و هر روز تشریفات جدیدی برای ازدواج پدید می آورند، دانسته یا ندانسته مانع ازدواج بسیاری از جوانان می‌شوند و عملاً دیگران را مجبور می‌کنند پیرو تجمّلات و پیرو گناهان آنان باشند و توقّع خود را بالا ببرند و این، گناه بسیار بزرگی است.

    دختری که در اوّلین برخورد با خواستگار، خانه، ماشین و امکانات تجمّلی مطالبه می‌کند و به کسی که نتواند توقعات گزاف او را برآورده سازد، پاسخ منفی می‌دهد، محکوم به تجرّد است. امّا باید با خود فکر کند که آیا در خانه ماندن بهتر است یا ازدواج ساده و اسلامی؟

    مادرانی که برای ازدواج دختر یا پسر خود سخت گیری می‌کنند، ناچارند شاهد مجرّد ماندن فرزند خود باشند و چون تقصير دارند، گناهکارند. آن مادری که برای ماشین و خانۀ مجلّل، داماد را رد می‌کند یا برای اینکه دختر جهیزیۀ تشریفاتی ندارد، او را برای پسر خود نمی‌گیرد و اگر بگيرد، عروس خود را سرزنش و ناراحت مي‌کند، گناهکار است. عجیب است که برخی از این افراد، برای مظلومیّت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز گریه می‌کنند و خود را شیعه می‌پندارند. این در حالی است که امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» بدون متابعت عملی، تشيّع کسی را نمی‌پذیرند.

     

     پاداش ازدواج اسلامی

    نمونه‌ای از ازدواج ساده و اسلامی در بیوت مراجع تقلید و علمای بزرگ وجود داشته و دارد و باید الگوی مردم قرار گیرد. البته خداوند هم در ازای عمل به دستورات قرآن و عترت، پاداش بی‌نظیر مادی و معنوی عنایت می‌فرماید و جبران صبر و گذشت مؤمنین را می‌کند.

    مرحوم کاشف الغطاء«ره» یکی از مراجع تقلید در دوران قاجار بوده است. ایشان از نظر علمی و عملی زبانزد است و در حوزه‌های علمیّه و نزد مردم، احترام ویژه‌ای داشته و دارد. نقل می‌کنند روزی بعد از اتمام درس، خطاب به شاگردان می‌گوید: من دختری دارم که احساس می‌کنم آمادگی ازدواج دارد. از این رو اگر طلبۀ متدیني همسر بخواهد، مي‌تواند به خواستگاري او بيايد. در آن هنگام یکی از طلبه‌ها مي‌ایستد و دوباره مي‌نشيند. استاد مي‌فرمايد: برای خواستگاری به خانه بیا. وقتی مي‌آيد، مرحوم کاشف الغطاء به او مي‌گويد: ازدواج شما از نظر من مانعی ندارد، امّا خود دختر باید اجازه دهد. بالأخره با دختر صحبت کردند و رضایت او حاصل شد. بعد از آن طلبه پرسیدند: خانه داری؟ گفت: خیر. کاشف الغطاء فرمود: من یک اطاق اضافی دارم که می‌توانید از آن استفاده کنید. جهیزیۀ مختصری هم فوراً تهیه کردند و آنها همان شب، زندگی را در آن اتاق ساده و با آن جهيزيۀ ضروري و مختصر شروع کردند. موقع نماز شب هم کاشف‌الغطاء در زد و آنها را برای نماز شب بیدار کرد.

    از آن طلبه و همسرش فرزندانی متولد شدند که در شمار علما و مؤمنین بودند و در نسل آنها افراد زیادی مجتهد جامع‌الشّرایط شدند. ایشان خاندان نجفی‌ها را در اصفهان تشکیل دادند که از نظر علم و تقوا، افتخار حوزه‌ها و افتخار اصفهان بودند. از نظر مالی هم، خداوند متعال به ایشان عنایت فرمود و همیشه در رفاه بودند، تا جایی که نقل می‌کنند ظلّ السّلطان که از سوی ناصرالدین شاه حاکم اصفهان بود، با آنکه ظالم بود و با علما رابطۀ خوبی نداشت، به علم، قدرت و تموّل مالی خاندان نجفی اذعان داشت.

    در واقع، جایگاه علمی و معنوی خاندان نجفی و نیز شخصیّت اجتماعی که حدود صد سال از آن بهره‌مند شدند، پاداش گذشت مرحوم کاشف الغطاء و ازدواج اسلامی آن زوج است.

    بنابراین، هرکس برای رضای خدا فرزند خود را طبق قانون اسلام و با متابعت از اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» ازدواج دهد، حتماً خداوند متعال پاداش گذشت، ساده زیستی و دوری از توقعات را به او می‌دهد.

    مشکل بسیاری از مردم این است که به جای توکّل و اعتماد به خداوند، به خود و پول و ثروت خود اتکاء دارند و تصوّر می‌کنند می‌توانند مشکلات زندگی را حل کنند، در حالی که اگر کسی خدا را داشته باشد و برای رضای خدا از اوامر او متابعت کند و به او توکّل نماید، خداوند تعالی همۀ امور زندگی او را اصلاح می‌کند، گره‌های او را باز می‌فرماید، زندگی شیرینی به وی عطا می‌فرماید و از خزانۀ غیب خود و از فضل خویش هم او را غنی و بی‌نیاز خواهد کرد: «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»[12]

     

    ازدواج اسلامی با مهریّۀ قرآنی

    پيامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» با اصحاب نشسته بودند که يك خانم از پشت پرده گفت: يا رسول‏الله!  من شوهر ندارم، مرا شوهر بده. پيامبر به اصحاب رو كردند و فرمودند: چه كسى زن مى‏خواهد؟ يك  نفر ایستاد و گفت: من زن می‌خواهم. پيامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» فرمودند: براى مهريه چه دارى؟ گفت: هيچ. غير از اين پيراهن كه پوشيده‌ام هيچ ندارم. حضرت فرمودند: قرآن به ياد دارى؟ گفت: بله، سورۀ واقعه‏ را بلدم. به خانم فرمودند: حاضرى با اين مهريه‏ ازدواج كنى؟ گفت: بله و همان موقع، خود پیامبر عقد را جارى کردند و آنها زن و شوهر شدند.

     

    مذمّت تجمّل‌گرایی در قرآن کریم

    سنّت پيامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» برای ازدواج، چنین است. امّا متأسفانه جامعۀ اسلامی اسير بندها و موانع ازدواج شده و همه را گرفتار کرده است. امروزه همۀ مردم اعم از روحانى، بازارى، زارع، دهاتى، شهرى، مقدس و غير مقدس، گرفتار تجمّل گرایی، توقع و بهانه‌گیری شده‌اند. امّا باید بدانند که تا وقتی اسیر بندهای ازدواج هستند، گرۀ معضلات فعلی باز نخواهد شد. تا وقتی جوانان و به خصوص دخترها، پر توقع هستند، معضل عزوبت جوانان حل نمی‌شود. تا وقتی پدر و مادرها تجمّل‌گرا هستند، جوانان مجرّد در خانه می‌مانند. متأسفانه هرکس به هر اندازه که بتواند تجمّل‌گرا شده‌ است. آنان‌که تموّل مالی دارند، مرتکب گناه بزرگ تجمّل‌گرایی می‌شوند و آنان‌که ندارند هم با سختی به دنبال آنها می‌دوند. گناه این طرز رفتار و گناه هر دو دسته خیلی بزرگ است. قرآن کریم می‌فرماید:

    «وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فى‏ سَمُومٍ‏ وَ حَميمٍ‏ وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ انَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفين وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَي الحِنثِ العَظيمِ‏ »[13]

    می‌فرماید: دست چپی‌ها چقدر شوم هستند! در روز قیامت زیر دود و هرم جهنّم که خود ایجاد کرده‌اند، باید بسوزند و بسازند. چرا؟ چون تجمّل گرایی داشته‌اند. چون تجمّل گرایی گناه روی گناه می‌آورد. از جمله معضلات و گناهان ناشی از تجمّل گرایی، تجرّد و عزوبت جوانان است که اکنون یک گرۀ عجیبی برای اجتماع شده است.

    علاوه بر آن، گسترش بی‌حجابي و بي‌بند و باري و مفاسد اخلاقی در جامعه از تجمّل گرایی سرچشمه می‌گیرد و به معضل تجرّد جوانان دامن می‌زند و سدّ راه ازدواج است.

     

     

    پي‌نوشت‌ها

    ================

    1. نور / 32

    2. کافي، ج 5، ص 347

    3. قرب الاسناد، ص 11

    4. جامع الاخبار، ص 102

    5. مائده / 5

    6. نساء / 25

    7. الکافي، ج 6، ص 54

    8. احزاب / 37

    9. كافى، ج 1، ص 457

    10. كشف الغمة فى معرفة الأئمة، ج 1، ص 359

    11. قرب الإسناد، ص 25

    12. نور / 32

    13. واقعه / 41- 46

    آرشيوچاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365