عنوان: رذیلت هفتم: حسد
شرح:

شرح فضیلت‌ها و رذیلت‌های اخلاقی

رذیلت هفتم: حسد

حسد، زشت‌ترین صفت رذیله، یا دست‌کم یکی از زشت‌ترینِ رذائل است که در اثر آن، آدمی آرزومند از بین‌‏رفتن نعمت دیگران یا نرسیدن نعمت یا خیری به آن‌ها می‌شود. متأسفانه این ملکۀ ناپسند به‌شدّت در بین مردم شایع است و تنها کاملان روزگار توانسته‌اند نهاد خویش را از آن تهی سازند.

اگر این رذیلۀ خطرناک شعله‌ور شود، افراد مبتلا به آن، از هیچ امر قبیح و هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کنند تا به اهداف شوم خود برسند. برای بیان اهمیت و خطر حسد، همین بس که به گواهی قرآن‌کریم، اوّلین قتل تاریخ بشریّت بر روی کرۀ زمین، در اثر طغیان صفت رذیلۀ حسد در یک پیامبرزاده رخ داد که برادر خویش را از روی حسادت به قتل رسانید:

>فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرينَ<[1]

سیر مختصری در تاریخ، به خوبی حاکی از آن است که قریب به اتفاق جرم‌ها و جنایت‌ها، در پی طوفان حسد پدید آمده است. انکار انبیای الهی( و رسالت ایشان، انحراف مسلمانان در صدر اسلام و تشکیل سقیفۀ بنی‌ساعده، کارشکنی در حکومت امیرالمؤمنین% و صدها نمونۀ دیگر از این دست، ناشی از طغیان حسد است.

این صفت رذیله، مفاسدی بزرگ و گناهانی سخت در پی دارد؛ از جمله قتل و کشتار افراد بی‌گناه؛ ظلم، حتی بر پدر و مادر، فرزندان و نزدیکان؛ غارت اموال دیگران و سوزاندن و نابودی آن به هر وجه ممکن؛ خودداری از کمک به دیگران هر چند برادر خود باشد؛ ترک امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، قطع رحم، بدزبانی، تمسخر و افشای اسرار.

امّا آنچه بیشتر در اثر حسادت پدید می‌آید، گناهان شومی نظیر دروغ، غیبت، تهمت، سخن چینی و آبروریزی است. بی جهت نیست که در روایات، حسد، کفرآور خوانده شده است.[2] به تجربه نیز اثبات شده که حسد، همچون آتشی است که صاحب خود را، قبل از کسی که مورد حسد واقع شده، در خود می‌سوزاند.

صفت ناپسند حسد مراتبی دارد؛ در مرتبۀ ضعیف آن، شخصِ حسود تنها در پی سلب نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به خودش برسد یا نرسد. در مرتبۀ میانه، انسان حسود آرزو می‏كند كه نعمت از دیگران سلب شده، به او برسد. مرتبۀ شدید، آن است که حسود، علاوه بر آرزوی زوال نعمت از دیگران، همواره در پی آن است که آنان دچار مصیبت شده، نعمتشان به نقمت و رحمتشان به بلا مبدّل گردد. در همۀ مراتب حسد، حسود دچار اندوه دائمی خواهد شد و مؤمنان باید از شرّ حسودان به هنگام طغیان حسدشان، به خداوند متعال پناه ببرند.

نکتۀ شایان توجه در این مبحث، آنکه خداوند متعال، از سر لطف و رحمت خود بر بندگان، تا وقتی که حسد به کار گرفته نشود و آثار آن بر زبان و سایر اندام ظاهر نگردد، حسود را عقاب نمی‌کند. امّا در هر حال کسی نباید خود را ایمن از خطر بزرگ حسادت بداند؛ چرا که اگر ریشه‌کن نگردد، در صورت طغیان، می‌تواند دنیا را به آتش بکشاند و همه را نابود سازد.

نکتۀ دیگر آنکه، اگرچه حسد در شمار امور ذاتی انسان است و سوزاندن ریشه‌های آن سخت می‌نماید، امّا غیر ممکن نیست و اگر کسی اراده کند، می‌تواند به وسیلۀ ریاضت‌های شرعی، نفس خود را از این رذیلت تخلیه نماید.

راهکار اساسی مبارزه با حسد، مبارزۀ منفی است؛ به این صورت که انسان بر خلاف خواست شیطان، به آن کسی که نسبت به وی حسد می‌ورزد، محبّت کند، نزد دیگران از او تعریف نماید و بالأخره خیرخواه او گردد تا به‌تدریج ریشه‌های این صفت رذیله زدوده شود یا دست کم سرکوب گردد.

تلقین عواقب سوء و خطرات ناشی از برافروخته‌شدن آتش حسد نیز، که تنها بخشی از آن بیان شد، برای زدودن این صفت زشت و ناپسند مفید است.



[1]. المائده، 30: «پس نفسِ [امّاره‏]اش او را به قتل برادرش ترغیب كرد، و وی را كشت و از زیانكاران شد.»

[2] . الكافي، ج‏2، ص 306