عنوان: فاصلۀ بین دو عمرۀ مفرده
شرح:

أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏ رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ يَفْقَهُوا قَوْلي.

 

مرحوم محقق در شرایع، مسأله‌ی آخری که در باب عمره‌ی عنوان می‌کنند و بالاخره درمسأله آخر در باب حج، می‌فرمایند: «و یستحب المفردة فی کل شهرٍ و أقلّه عشرة ایامٍ و یکره أن یأتی بعمرتین بینهما أقلّ من عشرة ایام و قیل: یحرم و الاول اشبه[1]

مرحوم صاحب جواهر بعد از این‌که دو سه صفحه در این باره ان قلت قلت می‌کنند و اقرار هم می‌کنند که مسأله‌ی مشکلی است، همین حرف مرحوم محقق را قبول می‌کنند.[2] اما آن‌طور که به ساحت قدس صاحب جواهر بیاید، نتوانسته‌اند مسأله را حل کنند و با احتیاط‌هایی از مسأله گذشته‌اند. 

مشهور در میان أصحاب- چه قدماء و چه متأخرین و چه مناسک‌های فعلی- این است که  انسان چه برای حج تمتع رفته باشد و چه برای عمره‌ی مفرده رفته باشد، بعد از آنکه عمره‌ی تمتع او تمام شد، می‌تواند هر روز به خارج از مکه برود و برای عمره‌ی مفرده محرم شود و مثلاً هر شب عمره‌ی مفرده به جا بیاورد. این مشهور در میان أصحاب است و الان هم مناسک‌ها این شهرت را دارند. لذا چه عمره‌ی اول، عمره‌ی تمتع باشد و چه عمره‌ی مفرده باشد، برای این‌که حج به جا بیاورند، هفت هشت ده روز یا بیشتر در مکه هستند، در این مدت در روز، یا در شب می‌روند و عمره‌ی مفرده هم به جا می‌آورند. این مسأله‌ی گذشته بود که درباره‌ی آن صحبت کردیم و روایاتش را خواندیم و بالاخره پذیرفتیم که هر روز می‌تواند بین عمره‌ی‌ تمتع و حج، عمره‌ی مفرده به جا بیاورد.

یک مسأله هم راجع به خصوص عمره‌ی‌ مفرده است. مثلاً در ماه رجب برای عمره‌ی مفرده به مکه رفته و عمره‌ی اول را به جا آورده؛ تقصیر کرده، طواف نساء و نماز طواف نساء را به جا آورده و بعد، ده بیست روز و یا یک هفته در مکه می‌ماند. حالا هر روز به ادنی الحل برود و محرم شود و هر روز یا هر شب عمره‌ی مفرده به جا بیاورد. ما می‌گوییم: این می‌شود و مشهور در میان اصحاب و من جمله مرحوم محقق در کتاب‌هایشان، من جمله در شرایع و مرحوم صاحب جواهر در جواهر هم می‌گویند می‌شود. 

بعضی از بزرگان که الان هم در مناسک‌ها هست و قبلا هم بوده است، می‌گویند اگر عمره‌ی مفرده به جا آورد، عمره‌ی‌ بعد از عمره‌ نمی‌شود، مگر این‌که یک ماه بگذرد و باید بین دو عمره‌ی یک ماه فاصله باشد.[3] بنابراین این‌که عمره‌ی‌ مفرده را به جا آورده، اگر می‌خواهد ثواب ببرد، هر شب یا هر روز طواف کند و اگر بخواهد عمره‌ به جا بیاورد، نمی‌شود. این قول معتنابه‌ای است. این‌که صاحب جواهر دو سه صفحه در این باره ان قلت قلت می‌کند، برای این‌ است که قول شاذ نیست.

اما یک قولی که شهرتش بیش از قول شاذ است، یعنی بیش از این قول است، این است که گفته‌اند: بین دو عمره‌ی ده روز فاصله کفایت می‌کند. عمره‌ی‌ اول یعنی عمره‌ی مفرده را به جا آورد و هر روز طواف کند اما اگر بخواهد عمره‌ی مفرده به جا بیاورد، باید ده روز فاصله باشد. آن قول معتنابه می‌گفت یک ماه و این قول که شهرتش بیشتر است، می‌گوید فاصله ده روز باشد.[4]

بعضی هم من جمله مرحوم محقق و مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند: هر روز می‌تواند، اما اگر فاصله 10 روز باشد، طوری نیست و الاّ کراهت دارد. یعنی مثلاً هر روز بخواهد عمره‌ی به جا بیاورد، دو روز یا سه روز یک مرتبه باشد و هنوز ده روز نشده، بخواهد عمره‌ی مفرده به جا بیاورد، گفته‌اند این کار مکروه است، اما عمره‌ی‌ مفرده به جا آورده می‌شود. بعد دیده‌اند عبادت با کراهت جور در نمی‌آید، برای این‌که اگر مکروه باشد، یعنی حضاضت دارد و عبادت باید راجح باشد. اگر رجحان تام باشد، واجب می‌شود و اگر رجحان ناقص باشد، مستحب می‌شود. اما یک چیزی که مرجوح باشد، عبادت نیست. گفته‌اند مرادمان از این کراهت، یعنی أقل ثواباً. معنایش این است که آن عمره‌ی مفرده‌ی اول که به جا می‌آورد، مثلاً هزار حسنه دارد، اما اگر فردای آن روز همان عمره‌ی را به جا بیاورد، نود حسنه دارد. ده حسنه کمتر دارد و أقل ثواباً است. و این قول را مرحوم محقق می‌فرمایند، مرحوم صاحب جواهر هم امضاء می‌کنند و در مناسک‌ها هم الان این حرف هست.

کلام مرحوم محقق این بود که «و تستحب المفردة فی کل شهرٍ و أقلّه عشرة ایامٍ و یکره أن یأتی بعمرتین بینهما أقلّ من عشرة ایام و قیل: یحرم و الاول اشبه.» یک ماه فاصله خوب است، ده روز فاصله هم خوب است. اما اگر هر روز باشد، مکروه است؛ یعنی عمره‌ی اول طوری نیست و عمره‌ی دوم و سوم تا آخر مکروه است. مرحوم صاحب جواهر برای شبهه‌ای که نشود که عبادت مکروه باشد، می‌فرمایند: «أی أقلّ ثواباً» و نمی‌توان گفت حرام است و عمره‌ی دوم باطل است، بلکه عمره‌ی اول افضل است و عمره‌ی دوم فالافضل است. عمره‌ی اول حسابی پاداش دارد، اما عمره‌ی دوم این پاداش را ندارد.[5]

این حرف‌ها مرحوم صاحب جواهر را به راستی گیر انداخته و اگر مطالعه کرده باشید صاحب جواهر خیلی این‌طرف و آن‌طرف می‌زنند و اما بالاخره حرف مرحوم محقق را قبول می‌کنند که انسان اگر برای عمره‌ی مفرده برود و هر روز یا هر شب عمره‌ی مفرده به جا بیاورد، صحیح است، ثواب هم دارد، اما عمره‌ی‌ اول خیلی ثواب دارد و عمره‌‌های بعد کمتر ثواب دارد. و این‌که بگوییم «یحرم»، مرحوم محقق می‌فرمایند: اینطور نیست، بلکه عمره‌ی دوم صحیح است و مرحوم صاحب جواهر هم می‌فرمایند صحیح است. «و قیل: یحرم و الاول أشبه». این خلاصه حرف است که مرحوم صاحب جواهر هم دو سه صفحه درباره‌اش صحبت می‌کنند.

کسانی که گفته‌اند بیش از یک عمره‌ی نمی‌تواند به جا بیاورد، مگر این‌که یک ماه بگذرد و اگر مثلاً یک ماه در مکه بماند و یا اهل مکه باشد، ماه به ماه می‌تواند یک عمره‌ی به جا بیاورد، اما بیش از این نمی‌شود. لذا مثلاً اگر عمره‌ی اول را به جا آورد و یک هفته یا دو هفه بعد بخواهد عمره‌ی به جا بیاورد، گفته‌اند باطل است و فاصله باید یک ماه باشد. این‌ها به روایاتی تمسک کرده‌اند و این روایت‌ها صحیح السند است، اما تقریباً یک مضمون است.

مرحوم صاحب وسائل، روایات را در باب 6 از ابواب عمره‌ی نقل کرده‌اند. روایات صحیح السند و ظاهرالدلاله است و گفته است: «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ». گفته‌اند باید یک ماه فاصله باشد، و اما اگر یک ماه فاصله نشد، عمره‌ی‌ مفرده، بعد از تمتع نمی‌شود. از همین جهت نیز این حاجی‌ها در دردسر عجیبی افتاده‌اند، به این معنا که وقت دارند و دلشان پر می‌زند که عمره‌ی مفرده به جا بیاورند، اما شما اجازه نمی‌دهید و می‌گویید: «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ». الان هم در مناسک‌ها هست و به «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ» تمسک کرده‌اند.

حتی بعضی‌ها تمحلّی کرده‌اند که این، تمحلّ خوبی هم نیست و گفته‌اند: مثلاً اگر کسی در روز بیست و نهم یک ماه عمره‌ای به جا بیاورد، فردای آن روز که اول ماه است یا پس فردا می‌تواند عمره‌ی دیگری به جا بیاورد؛ «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ». روایت را این‌طور معنا کرده‌اند که در ماه یک مرتبه باشد. حالا یک بار در وسط ماه است و یک دفعه هم اول ماه دیگر است. بعضی از بزرگان هم در مناسک‌ها همین‌طور معنا کرده‌اند و گفته‌اند: اگر کسی آخر ماه عمره‌ی مفرده به جا آورد، در اول ماه دوباره می‌تواند عمره‌ی مفرده به جا بیاورد. «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ»، یعنی در ماه یک مرتبه باشد.[6]

اما این حرف ضعیف است و «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ»، یعنی ماهی یک بار می‌تواند به جا بیاورد.

در مقابل، کسانی گفته‌اند: در فاصله ده روز می‌تواند؛ مثلاً امروز عمره‌ی به جا آورده و تا ده روز نمی‌تواند به جا بیاورد، اما روز یازدهم می‌تواند یک عمره‌ی مفرده به جا بیاورد. مرحوم محقق و صاحب جواهر می‌فرمایند: این‌طور می‌تواند، اما مکروه است.[7]

صحیحه علي بن أبي حمزة: «قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ... قَالَ: وَ لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ؟ فَقُلْتُ: يَكُونُ أَقَلَّ؟ فَقَالَ: فِي كُلِ‏ عَشَرَةِ أَيَّامٍ عُمْرَة»؛[8] گفته‌اند: آقا اول فرمودند: «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ». بعد سؤال کردم: آقا! اجازه می‌دهید کمتر باشد؟ فرمودند: هر ده روز یک مرتبه باشد.

مرحوم محقق به این روایت تمسک کرده‌اند و فرموده‌اند: یک ماه فاصله باشد، اما اگر ده روز فاصله شد و عمره‌ای به جا آورد، جایز است، اما أقل ثواباً است، یعنی مکروه در عبادات است. در عبادات هرجا بگوییم مکروه، یعنی أقل ثواباً. مثلاً نماز در قبرستان خواندن مکروه است، یعنی نماز باطل نیست، بلکه ثوابش کمتر است. یا نماز در مسجد افضل است، معنایش این است که صحیح است، اما ثوابش بیشتر است. نماز در خانه صحیح است، یعنی نه آن مکروهیت را دارد و نه آن افضلیت را دارد. جمع بین روایات را این‌طور کرده‌اند و گفته‌اند: روایاتی که صحیح السند و ظاهرالدلاله است می‌گوید: «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ» و این روایت هم اول می‌گوید: «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ». و بعد می‌فرماید: «فِي كُلِ‏ عَشَرَةِ أَيَّامٍ عُمْرَة» و جمع- جمع عرفی و جمع دلالی- بین روایات می‌کنیم، و می‌گوییم: یک ماه یک مرتبه خیلی خوب است، ده روز یک مرتبه هم خوب است، اما به اندازه‌ی خوبی یک ماه نیست. اما کمتر از ده روز، باطل است. لذا کسانی که به عمره‌ی می‌روند و یک هفته آنجا هستند، فقط یک عمره‌ی مفرده می‌توانند به جا بیاورند و بیشتر نمی‌شود.

اگر مطالعه کرده باشید، برای مرحوم صاحب جواهر سخت است که این حرف را بزنند و لذا ان قلت قلت و احتیاط می‌کنند و در آخر کار بالاخره می‌رسند به حرف مرحوم محقق و می‌گویند حرف مرحوم محقق درست است و هر روز اگر بخواهد عمره‌ی به جا بیاورد، صحیح است اما در ماه یک مرتبه، خیلی ثواب دارد و ده روز یک مرتبه  هم ثواب کمتری دارد.

این خلاصه حرف است که به راستی ذوق فقهی نمی‌تواند قبول کند. انسان به عمره‌ی می‌رود و عمره‌‌ای که مخصوصاً در ماه رجب این‌قدر فضیلت دارد و در روایات داریم اسم عمره را حج صغیر گذاشته‌اند[9] و این هم هر روز می‌تواند عمره‌ی به جا بیاورد، اما به او بگویند: یک مرتبه در ماه باشد. این را نه عرف متشرعه می‌پسندد و نه عرف غیرمتشرعه می‌پسندد و مخصوصاً این‌که محروم شدن از عمره‌ و این‌که مثلاً به عمره‌ رفته و یک عمره‌ی به جا آورده، آن وقت نتواند عمره‌ی دیگری به جا بیاورد و عمره‌اش باطل یا حرام باشد.

قطع نظر از روایات، اصل اقتضاء می‌کند که نمی‌دانیم عشریة یا شهریة قید است یا نه، «رُفِعَ مَا لَا يَعْلَمُون»‏؛[10] می‌گوید: قید نیست. بنابراین اصل اقتضاء می‌کند که هر روز بتواند عمره‌ به جا بیاورد، مگر این‌که چیزی جلوی او را بگیرد و این روایت‌ها جلوی او را بگیرد و یا شهرت ده روزه به جای آن بنشیند و الاّ اگر ما باشیم و اصل، نمی‌دانیم آیا عشرة قید است یا نه و یا شهر قید است یا نه؛ آن‌وقت اصالة عدم قیدیت، می‌گوید: هر روز می‌توانی عمره‌ی‌ مفرده به جا بیاوری. اگر ما نصّ صریح نداشتیم، اصل چه اقتضاء می‌کرد؟ بنابراین اصل اقتضا می‌کند که هر روز می‌تواند عمره‌ی به جا بیاورد، لذا ده روز که در آنجاست، می‌تواند: ده عمره‌ی مفرده به جا بیاورد. 

راجع به روایت‌ها هم اگر بخواهیم بگوییم روایت‌ها دلالت دارد، یکی این‌که «لکلّ شهرٍ عمرة» مفهوم لقب است و باید بگوییم مفهوم لقب در اینجا حجت است. «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ» مثل این است که بگوید زید عادل است. این دلیل بر این نیست که عمرو عادل نیست. اگر بگوییم: «لکلّ شهر عمرة و لغیر شهر لیس بعمرة»، آن‌وقت مفهوم لقب می‌شود و باید یک قرینه حسابی درست کنید که مفهوم لقب گاهی حجت است و بگویید: ظهور «لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ»، یعنی ماهی یک مرتبه و کمتر از آن باطل است.

اگر همه این روایت‌ها را به گونه‌ی دیگری معنا کنیم و بگوییم: آقایی که می‌توانی عمره‌ به جا بیاوری، چه بلدی باشی و چه مسافر باشی، حیف نیست که عمره‌ی به جا نیاوری؟ هر روز عمره‌ به جا بیاور. اگر روایت‌ها را این‌طور معنا کنیم، قضیه عکس می‌شود و این است که کراهتی نیست و عدم جواز ماهی یک مرتبه و ده روز یک مرتبه هم نیست، بلکه روایت‌ها ترغیب و تحریص است در این‌که تا می‌توانی عمره‌ی به جا بیاور. همین‌طور که روایت داریم تا می‌توانی طواف به جا بیاور. برای این‌که بالاترین ثواب برای طواف است. که در آن روایت دارد شش هزار درجه و شش هزار حسنه دارد، یا شش هزار آمرزش گناه و غیره دارد.[11] در عمره‌ی هم روایاتش را جمع کنیم، تواتر پیدا می‌شود که افضل اعمال بعد از حج واجب و عمره‌ی تمتع، عمره‌ی مفرده، مخصوصاً در ماه رجب است. که سنّی‌ها هم خیلی اهمیت می‌دهند و روایت دارند که در ماه رجب تا می‌توانی هر روز عمره‌ی به جا بیاور و اگر تنبلی و حال نداری، لاأقل ده روز یک مرتبه عمره‌ی به جا بیاور. اگر روایت‌ها را اینطور معنا کنید، از بحث بیرون است و معنایش این می‌شود که اصل اقتضاء می‌کند استحباب را، بنابراین هر روز به جا آوردن عمره‌، طوری نیست.

وصلی الله علی محمد و آل محمد



[1]. شرائع الاسلام، محقق حلی، ج1، ص230، ط استقلال

[2]. جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی، ج20، ص466

[3]. المعتمد في شرح العروة الوثقى، سید ابو القاسم خویی- سید محمد رضا موسوی خلخالی، ج3، ص152 

[5]. جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی، ج20، ص465

[6].

[7]. شرائع الاسلام، محقق حلی، ج1، ص230، ط استقلال

[8]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج14،ص308، ابواب العمرة، باب6، ح3، شماره19275، ط آل البیت

[9]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج14،ص298، ابواب العمرة، باب1، ح10، شماره19237، ط آل البیت

[10]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج15، ص369، ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب56، ح1، شماره20769، ط آل البیت

[11]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج13،ص302، ابواب الإحرام، باب4، ح1، شماره17798، ط آل البیت