اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله
الرحمن الرحیم .رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی .
مرحوم آخوند تنبیه دوم را برای جمله ای که از
شیخ انصاری نقل شده است ، منعقد کرده اند و در حالی که به مرحوم شیخ انصاری احترام
کرده اند ،اما در وسط که می خواهند ردّ بکنند،می فرمایند:هیچ عاقلی این طور حرفی
نمی زند. شاید تنبیه را برای شیخ منعقد کرده اند که از مقام شیخ
تجلیل کنند و بگویند: این مال شیخ نیست و مقرر در مطارح الانظار نتوانسته ضبط بکند
. نسبت داده ، اما نسبت نارواست و درست نیست ، کفایه را باید این جور درستش کرد و
الا یک تنبیهی برای شیخ انصاری منعقد کنند ، بعد هم بگویند :هیچ عاقلی از این حرف
ها نمی زند .تنبیه این است : در مطارح الانظار – که تقریرات مباحث الفاظ درس شیخ
انصاری است- گفته شده که اگر کسی نمی داند که با آب مضاف ؛ آب گلاب می شود وضو
گرفت ، غسل کرد ، یا نه، برای این که احراز کند که می شود ، نذر کند و بگوید که
لله علیّ این که با آب گلاب وضو بگیریم .گفته اند : وقتی که این نذر را کرد ، یک
صغری و کبری درست می شود ، می گوید : یجب علیّ باآب گلاب وضو بگیرم ، هر چه چنین
باشد صحیح است . پس وضوی من صحیح است و بعد هم در مطارح الانظار تأئید شده ، گفته
اند : مثل احرام قبل المیقات ، که روایت داریم که می گوید : نذر کند که من از
مدینه محرم می شوم ،گفته اند: احرامش درست
. اگر نذر نکرده باشد ، احرام غلط است ، درروایات داریم که مثل نماز قبل الوقت است
، اما اگر با نذر از مدینه محرم شود ، گفته اند : درست است .مرحوم شیخ باز مثال
زده اند ؛ گفته اند : مثل روزه در مسافرت که اگر نذر بکند در مسافرت جائز نیست ، اما
نذر او را واجب می کند . این دو تا مثال را هم فرموده اند .
لذا با نذر با گلاب وضو می گیرد ، با نذر در
مدینه احرام می کند و همچنین با نذر در مسافرت روزه می گیرد ، راجع به احرام و
روزه اش روایت داریم ،معتنا به عند الاصحاب هم است ، اما راجع به وضو گرفتن با گلاب
روایت نداریم ، مرحوم شیخ فرموده اند : همین جور که آن جا با نذر می شود درست کرد
، این جا هم با نذر می شود درست کرد . مرحوم آخونددرکفایه می فرمایند :هیچ عاقلی
از این حرف هایی که شما زدید ، نمی زند ،برای این که این تمسک به عام درشبهه
مصداقی خود عام است . ما نمی دانیم وضو گرفتن با گلاب رجحان دارد ، یا رجحان ندارد
، بگوییم : لله علیه و رجحان درست بکنم . خب این همان تمسک به عام است ، مثل اینکه
گفته است : اکرم العلماء ، نمی دانم زید عالم است یا نه، با اکرم العلماء بگویم :
زید عالم است . در نذر هم رجحان می خواهیم ، ما رجحانش را با خود نذر درست کنیم ،
تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است . می فرمایند :اگر جائی از این چیز ها
ببینیم باید توجیه کنیم .لذا می فرمایند : احرام قبل المیقات که روایت داریم :
احرام قبل المیقات ، مثل نماز قبل الوقت است؛باطل است ، اما روایت داریم که اگر
نذر بکند ، جائز است ، این جا ها که روایت داریم ، این روایتها کاشف از این است که
احرام قبل المیقات و روزه در مسافرت رجحان دارد ؛ جائز است . خب اگر رجحان دارد ،
چه جور می شود آن روایاتی که می گوید : احرام قیل المیقات ، مثل نماز قبل از وقت
است ؟ می فرمایند : یک مانعی درکار است ، نذر آن مانع را از بین می برد . در حقیقت
می خواهند به این صورت به روایت یک سر و صورتی بدهند . مرحوم آخوند می فرمایند :یک
صورت دیگر هم می شود ، بفرمائید : رجحان ندارد ، اما پیدامی کند ؛ با نذر جائز می
شود . این خلاصه حرف مرحوم آخوند در کفایه است که در اصل حرف ما شیخ انصار است و
ایشان اصل حرف را نمی پسندند ، به اندازه ای که می فرمایند عاقلی هم نمی گوید، بعد
هم می فرمایند : تمسک به عام در شبهه ی مصداقی خود عام است ، بعد هم می فرمایند آن
روایت ها که درستش کرده ، باید توجیه کنیم ؛ باید وجهی برایش درست کنیم و وجهش این
است که بگوییم: وقتی نذر می کند رجحان
درست می شود، آن وقت دیگر کشف می کنیم که احرام قبل المیقات ، مثل احرام در میقات
می شود ، یا این که آن روزه ی در مسافرت ، بانذر مثل روزه در وطن می شود. مانعی در
کار بوده آن نذر مانع را بر می دارد ، یا این که نذر برای ما رجحان درست می کند.
بنابراین ما نمی توانیم بگوییم: همه جا مثل آن دو روایت است ، این قیاس است . آن
دو روایت را میگوییم ، اما جاهای دیگر چون تمسک به عام در شبهه ی مصداقی خود عام
است، نمی گوییم. نمی دانم مطالعه کرده اید یا نه ، حتماً
مطالعه کرده اید . ظاهراً آن چه گفتم تطابق صد در صد با تنبیه دوم دارد .استاد
بزرگوار ما مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و همچنین استاد بزرگوار ما حضرت امام ،
تبعاً لمرحوم آقای بروجردی – برای این که این جا ها را که مرحوم آقای بروجردی
فرمودند ، مرحوم حضرت امام هم بوده اند و حرف آقای بروجردی را پذیرفته اند –
فرموده اند این استیحاش مرحوم آخوند بی جاست ، برای این که این تمسک به عام شبه
مصداقی عام نیست ، بلکه تمسک به عام در شبه ی مصداقی مخصص است . خب خیلی ها من
جمله مرحوم آقای بروجردی – تمسک به عام در شبه ی مصداقی مخصص را جایز می دانستند ،
همان که سابقاً نقل کردیم و گفتیم : تمسک به عام در شبه ی مصداقی مخصص، در حقیقت
تمسک به خود عام است و جایز نیست ، ولی آقای بروجردی قبول نداشتند ، این جا مرحوم
آقای بروجردی به استادشان ، مرحوم آخوند اشکال می کنند ، می گویند : این استیحاشی
که شما می کنید ، استیحاش ندارد ، چون شیخ انصاری تمسک کرده است به عام در شبه ی
مصداقی مخصص، چه جوری؟ گفته اند برای این که ما اوفو بالنذور داریم ، که این عام
ماست . حالا راجع به گلاب یک روایتی داریم که می گوید با آب مضاف وضو نگیر . این گلاب
را نمی دانیم وضعش چیست ، نمی دانیم تمسک کنیم به این که با آب مضاف وضو نگیر برای
این که تمسک به عام در شبه ی مصداقی خود عام است ، اما نمی توانیم به آن اوفو
بالنذور تمسک کنیم ، برای این که اوفو بالنذور نمی گوید : من این را نمی خواهم ،
آیا روایتی که می گوید با آب مضاف وضو نگیر ، می گویند : این شیءُ ، نذر رویش آمده
، می خواهیم . مثل اکرم العلماء، لا تکرم الفساق منهم ، زید را می دانم عالم است ،
نمی دانم فاسق است یانه، اکرم العلماظء می گوید: من این زید را می خواهم ، لا تکرم
الفساق می گوید : من او را نمی خواهم ، چون مشکوک است ، خب آن جا وضعش
چیست ؟ آقای بروجردی می فرمودند: تمسک به عام در شبه ی مصداقی مخصص است ، ما جایز
می دانیم و می گوییم : به اکرم العلماء تمسک کن و زید را اکرام کن .این جا هم همین
را می گوییم ؛ می گوییم : اوفوا بالنذور آمده است روی شیء – هر چه باشد ، گلاب
باشد ، آب باشد ، هر چه باشد- و می گوید : به نذرت وفاکن . حالا یک دفعه نذر کرده
گوسفند بکند ، یک دفعه نذر کرده هدیه بدهد ، یک دفعه نذر کرده با گلاب وضو بگیرد ؛
با ماء الورد وضو بگیرد.لذا آقای بروجردی می فرمایند : ما یک اوفو بالنذور داریم ،"ف
بنذرک".این همه چیز را می گیرد ، هر چه باشد. وضو گرفتن با آب پاک را می گیرد
، وضو گرفتن با ماء الورد را می گیرد ، وضو گرفتن با آب نهر و آب حوض وآب لوله را
می گیرد . خب این روی وضو گرفتن با ماء الورد نذر کر، نمی دانیم نذرش درست است یا
نه ، تمسک به عام می گوید : این شیءُ و می شود به آن وضو گرفت . حرف این است که یک
روایتی داریم که می گوید : با آب مضاف وضو نگیر ، حالا من الان نمی دانم این ماء
الورد مضاف است یا نه ، اوفو بالنذور به حال خود باقی است ، آن روایاتی که می گوید
: با ماء الورد وضو نگیر ، من نمی دانم این ماءالورد مضاف است یا نه ، نمی دانم به
او تمسک کنم ، برای این که تمسک به عام در شبهه ی مصداقی خود عام است اما می توانم
به عام اوفو بالنذور تمسک کنم . که اگر یادتان باشد سابقاً از آقای بروجردی نقل می
کردم که ایشان در اکرم العلماء ، لا تکرم الفساق منهم می فرمودند: زید عالم رانمی
دانم فاسق است یا نه ، گفتند اکرم العلماء می گویند : مال من است ، برای این که می
دانم عالم است ، لا تکرم الفساق منهم می گوید : من تو را نمی خواهم ، برای این که
مشکوک هستی ، نمی دانم آیا عقد تو برای من خوانده شده یانه ، نمی دانم فاسق هستی
یا نه ، لذا لا تکرم الفساق منهم می گوید : من تو را نمی خواهم ، اکرم العلماء می
گوید : حتماً عالم هستی ، تو را می خواهم ، پس زید را که نمی دانیم فاسق است یا
نه، اما می دانیم عالم است ،می دهیم به اکرم العلماء.خب همین تمسک به عام در شبهه
مصداقی مخصص است . خب همان حرف ها را می آورند این جا و می فرمایند ک فرمایش مرحوم
شیخ استیحاش ندارد ، برای این شیخ انصاری تمسک کرده است به عام در شبهه مصداقی
مخصص .این خلاصه فرمایش آقای بروجردی است ، که حضرت امام هم در درس تأئید می کردند
.علی الظاهر آنکه مرحوم آخوند می گویند ، شاگردش نمی گوید، آنکه شاگردش می گوید ،
مرحوم آخوند نمی گوید ، به قول خود حضرت امام گاهی او سپر را می گذارد به سر ، او
شمشیر رابه کمر می زند آن که در کفایه است ، این است که گفته اس : " ف بنذرک
" .حالا من برای این که وضو گرفتن با گلاب برایم واجب باشد ، نذر می کنم ،
وقتی نذر کردم یک کبری و صغری درست می کنم و می گویم : این مورد نذر است ،هر چه
مورد نذر است ، صحیح است ، پس این وضو صحیح است . این حرف شیخ انصاری است . مرحوم
آخوند اشکال می کنند ، می گویند ک ثبت العرش ثم انقش ؛ توباید در نذررجحان درست
بکنی و این گلاب را نمی دانیم رجحان دارد یا نه . وقتی که نمی دانی وضو گرفتن با
گلاب رجحان دارد یا نه ،اگر بخواهی با ف بنذرک بگوئی:این وضو صحیح است ، مثل آن
جاست که نمی دانم زید عالم است یا نه ، با اکرم العلماء بگویم :زید عالم است . می
شود تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام و مرحوم آخوند روی این اشکال اصرار دارند
و می فرمایند : احراز موضوع در عام مسلم است ، نمی شود که ما احراز موضوع نکرده
،حکم را روی موضوع مشکوک بیاوریم . فرض این است که نمی دانیم وضع این آب مضاف چیست
، ما با نذر برایش رجحان درست کنیم و بگوئیم : این رجحان دارد ، مثل این است که با
اکرام العلماء بگوئیم :زید عالم است .خب حرف مرحوم آخوند خیلی بجاست ؛خیلی درست
است؛آن هم که مرحوم آقای بروجردی می گویند ، درست است ،اما ربطی به حرف مرحوم
آخوند نداردوآن این است که آقای بروجردی می فرمایند : این اوفوا بالنذور می گوید :
هر چه درآن روایاتی که می گوید : باآب مضاف وضونگیر ، می گوید من این چون مشکوک
است ،او را نمی خواهم .می شود تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص ،که اشکال ندارد ،
برای این که آقای بروجردی از کسانی است که تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را
جائز می دانند . لذا به مرحوم آقای بروجردی عرض می کنیم :این فرمایش شما خوب
است،اما آنچه مرحوم آخوند می فرمایند ، فرمایش شما نیست و آن این است که می خواهیم
رجحان وضو گرفتن باگلاب را از "ف بنذرک" بگیریم .شیخ انصاری این را می
گویند:می گویند:ما در متعلق نذر رجحان می خواهیم ، نذر می کنیم ، رجحان درست می
کنیم ، تمسک می کنیم ، به نذر و می گوئیم : این مورد نذر است، هر چه مورد نذر است
، صحیح است . این مورد نذر است، باید ببینیم رجحان دارد یا نه ، اگر رجحان داشته
باشد ، مورد نذر است، اگر رجحان نداشته باشد ، نه. بنابراین و لو فرمایش آقای
بروجردی درست است،اما مرحوم آخوند استادشان ؛ شیخ انصاری را ردّ می کنند ، برای
این که تمسک به ف بنذرک چه . موقع درست است ؟ وقتی که رجحان درست کنیم ، اما اگر
چیزی را نمی دانیم راجح است یا نه ، بخواهیم با ف بنذرک برایش رجحان درست کنیم ،
تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است . ثبت العرش ثم انقش ؛ تو اول موضوع درست
کن ، ثم حکم را بار کن . خب انصافاً حرف مرحوم آخوند خیلی متین است .ردّ شیخ
انصاری هم ، اگر شیخ انصاری گفته باشند – که نگفته اند – خیلی خوب است . آن وقت می
مانیم در این که این حرام قبل المیقات و روزه در سفر چه جوری است ، مرحوم آخوند می
گویند: این ها تعبد است، اگر روایت نبود ، نمی گفتیم ، برای این که تمسک به عام در
شبهه مصداقی خود عام است ، اما چون روایت داریم تعبداً می گوئیم :چشم . دیگر خیلی
هم نیازی به حرفهای مرحوم آخوند نیست که بگوئیم : نذر برای ما رجحان درست می کند .
چون این بی اشکالش نیست ، چون نذر که نمی تواند رجحان درست کند . یا این که نذر
مانع را رفع می کند ، خب این احتمال است ، اما ظاهراً اصلاً به این حرف ها احتیاج
نیست . می گوئیم : اما راجع به گلاب که می خواهی باآن وضو بگیری ، نمی شود ، برای
این که باید رجحان درست بکنی و الا تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است . اما
راجع به احرام قبل المیقات و الصوم فی السفر ، دلیل دارد ، هر چه دلیل دارد ، می
گوئیم ، در احرام قبل از میقاتش اشکالی نیست و پیش اصحاب مسلم است و کسی حرف ندارد
، اما روزه در سفر اختلافی است . بعضی ها گفته اند : اصلاً می شود روزه مستحبی در
مسافرت گرفت ، هیچ اشکالی هم ندارد ، به نذر هم احتیاج نداریم و آن روایاتی که می
گوید : در سفر روزه نگیر ، یعنی روزه واجب ،روایت صحیح السند هم نقل می کنند ، که
راوی می گوید : امام صادق علیه السلام روزه بودند ، ماه مبارک رمضان شد ، روزه
خودشان را در مسافرت خوردند ، اخباریها همه طبق این روایت فتوا داده اند ، اما
معمول عند الاصحاب نیست . بعضی ها هم گفته اند :روزه در سفر مطلقاً جائز نیست .
قول سومی که مشهور در رساله هاست این است : اگر نذر کند ، من روزه می گیرم چه در
سفر ، چه در حضر ، گفته اند : طوری نیست .آن وقت می توانددر مسافرتروزه بگیرد . یک
روایت از علی بن مهزیار هم بیشتر نیست ، که روایت هم مجمل است . اما علی کل حال
مورد فتوای قوم است . بنابراین سه تا قول در مسأله هست . این قولی که این جا آمده
است ، این جوری است که ایشان گفتند : نذر کند در مسافرت روزه بگیرد و این علی
الظاهر قول شاذ است . آن که قول مشهور است این است که نذر کند چه در سفر ، چه در
حضر روزه بگیرد ،آن وقت اگر در سفر باشد واجب است روزه بگیرد ، اگر هم در حضر باشد
واجب است روزه بگیرد ، آن وقت اگر این باشد اصلاً ربطی به بحث ما ندارد . حالا
تنبیه سوم است ، که آن هم در کفایه خیلی بغرنج است. تقاضا دارم این تنبیه سوم را
مطالعه کنید تا فردا ان شاء الله در باره اش حرف بزنیم .
و صلی الله علی محمد وآل محمد .