جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۹ فروردين


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: کینه‌توزی
    موضوع درس:
    شماره درس: 9
    تاريخ درس: ۱۳۹۹/۲/۱۵

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ‏ الرَّجِيم‏

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

     

    اَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ رَبِّ‌ العالَمينَ وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ‌ عَلی ‌خَيرِ خَلقِهِ‌ اشْرَفِ‌ بَرِيَّتِهِ‌ ابِي‌الْقاسِمِ‌ مُحَمَّدٍ صَلَّی ‌اللهُ‌ عَلَيهِ‌ وَ عَلی آلِهِ‌ الطَّيّبينَ‌ الطّاهِرينَ‌ وَ عَلي‌ جَميعِ‌ الأَنبِيآءِ‌ وَ المُرسَلينَ‌ سِيَّما بَقِيَّةِ اللهِ‌ فِی ‌الأَرَضينَ وَ لَعْنَةُ اللهِ‌ عَلی ‌أعْدآئِهِمْ‌ أجْمَعينَ‌.

     

    یکی از صفات رذیله که شهرت به‌سزایی هم دارد و فوق‌العاده خطرناک است، «کینه توزی» است. اینکه انسان در دل گله و کینۀ کسی را داشته باشد و در دل از او ناراحت باشد و بالاخره دل مکدّر باشد به کینۀ دیگران. این اولاً گناهش خیلی بزرگ است. گناه به اندازه‌ای بزرگ است که در روایات می‌خوانیم اگر این کینه‌توزی صفت برای شخص باشد، یعنی آدم قهری و بدبین به دیگران باشد و کینۀ دیگران را در دل داشته باشد، اگر به این حال بمیرد، به صورت شتر وارد صف محشر می‌شود و برای این رذیله اگر خطری نباشد به جز این خطر، بس است که ما در صدد رفع این صفت رذیله باشیم و متأسفانه در خانه‌ها زیاد دیده می‌شود که بین زن و شوهر کینه هست یا بین اولاد و مادر و مخصوصاً عروس و مادرشوهر. اینکه طلاق در جامعۀ ما زیاد پیدا شده، از همین جا سرچشمه می‌گیرد. این کینه‌ توزی‌هاست که منجر به طلاق می‌شود. یا طلاق می‌دهد یا طلاق می‌گیرد. این صفت رذیله از نظر تجسم عمل خیلی خطرناک است. این تجسّم عمل یک مسئلۀ مسلّم در قرآن است. چندین آیه در قرآن داریم که بعضی از انسان‌ها نمی‌توانند به صورت انسان وارد صف محشر شوند. آن صفات رذیلۀ آنها صورت‌بندی می‌کند و به آن صورت صفت رذیله وارد صف محشر می‌شوند. آدم‌های درنده به صورت سگ، آدم‌های کینه توز به صورت شتر، آدم‌های متکبر به صورت مورچه. در روایت می‎‌خوانیم مردم او را له می‌کنند.[1] آدم‌های شهوت‌ران و بی‌عفت و بدحجاب و بی‌حجاب و لاابالی در عفت به صورت میمون می‌آیند و این مسلّم در قرآن و روایات اهل بیت است.[2]

    مرحوم صدرالمتألهین در أسفار می‌فرماید تناسخ غلط است. اینکه قائل شویم که وقتی کسی مرد، روحش به بدن دیگری منتقل می‌شود. این غلط است و به قول صدرالمتألهین از فعلیت به قوه است و این محال است. اما صدرالمتألهین می‌فرماید ما از قرآن و روایت استفاده می‌کنیم که تناسخ دیگری هست و اینکه انسان در روز قیامت با آن صفات رذیله‌اش محشور می‌شود.[3] بله اگر صفات رذیله نداشته باشد، با فضائلش محشور می‌شود. کسی که فضیلت دارد به صورت یک انسان است که در روایات آمده مثل ماه می‌درخشد و مردم را جذب به خود می‌کند. اما کسانی که صفات رذیله در آنها رسوخ کرده است، به همان صفت صورت‌بندی می‌شوند. به قول صدرالمتألهین در روایات می‌خوانیم بعضی‌ها وارد صف محشر می‌شوند که خیلی بدترکیب هستند و از هر سگ و روباهی بدترکیب‌تر هستند. دربارۀ اینها روایات فراوانی است و قرآن آیات فراوانی در این باره دارد. این تجسم عمل به معنای دقیقش است.

    تجسم عملی دیگری هم از قرآن و روایات استفاده می‌شود و آن اینست که اعمال ما به صورت متناسب در روز قیامت با ماست. اگر اعمال ما خوب باشد، سرافرازیم:

    «فَيَقُولُ هٰاؤُمُ اِقْرَؤُا كِتٰابِيَهْ»[4]

    بیایید ببینید که اعمال من چقدر زیباست. هم خودش زیبا وارد محشر می‌شود و هم اعمالش. و اگر اعمال زشت داشته باشد، به صورت متناسب اطرافش را می‌گیرد. مثلاً خودش به صورت سگ است. به قول مثنوی که قضیۀ مفصلی دارد تا می‌رسد به اینجا که می‌گوید: این گفتارهای تو مار و عقرب می‌شود و گیرد دمت. این نیش‌های تو و این پرخاشگری‌های تو و این فحش و غیبت‌های تو و نمّامی و سخن‌چینی‌های تو به صورت درنده اطراف تو را می‌گیرد.

    این سخن‌های چو مار و کژدمت                      مار و کژدم می‌شود گیرد دمت

    لذا این کینه توزی از نظر تجسم عمل، انسان را به صورت شتر وارد صف محشر می‌کند. می‌گویند در میان حیوانات کینه توزی هست، اما کینه توزی شتر از همه بالاتر است. بعضی اوقت که ساربان یا شتر دیگری او را اذیت کند، یکی دو سال بعد تلافی می‌کند. و ما باید کینه توزی در دلمان نباشد. اگر دل ما کینه توز باشد، رحمت خدا نمی‌تواند در این دل وارد شود. قرآن در این باره می‌فرماید:

    «وَ اَلْبَلَدُ اَلطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبٰاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ اَلَّذِي خَبُثَ لاٰ يَخْرُجُ إِلاّٰ نَكِداً كَذٰلِكَ نُصَرِّفُ اَلْآيٰاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ»[5]

      دل اگر پاک باشد و بی غلّ و غش باشد، دلی که در آن تکبّر و کینه توزی نباشد و صفت رذیله در این دل رسوخ نکرده باشد، مانند زمین آباد است. زمین آباد برای مردم خیلی استفاده دارد. بعد قرآن می‌فرماید اما دل ناپاک مثل زمین شوره‌زار است و هیچ فایده ندارد و به غیر ضرر برای دیگران، چیزی ندارد.

    روایتی برای جوان‌ها بخوانم که برای بحث خودسازی خیلی مهم است. پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند قرآن نظیر باران است. باران گاهی بر یک زمین آبادی می‌بارد و معلوم است که عالی حاصل می‌دهد. گاهی می‌بارد بر یک زمین سفتی، اما آب را نگاه می‌دارد. این برای خودش مفید نیست اما برای دیگران مفید است. گاهی هم باران بر شوره زار می‌بارد که نه برای خودش مفید است و نه برای دیگران، بلکه سیل‌زا و خانه خراب کن است. پیغمبر اکرم می‌فرمایند قرآن چنین است. قرآن برای کسانی است که دل پاک دارند:

    «فِي كِتٰابٍ مَكْنُونٍ ، لاٰ يَمَسُّهُ إِلاَّ اَلْمُطَهَّرُونَ»[6]

    این قرآن برای این دل‌های پاک خیلی مفید است. این دل‌های پاک و مستعد را به مقام‌های بالا می‌رساند. می‌فرماید قرآن گاهی برای آدم‌های بی‌عمل، یعنی عالم بی‌عمل که برای دیگران خیلی مفید است، اما برای خودش هیچ نتیجه ندارد، اما قرآن برای دل‌های ناپاک و دلی که پر از تکبر باشد، هیچ فایده ندارد و لذا باران در شوره‌زار است که رد می‌شود و نه تنها نتیجه ندارد بلکه خرابی هم دارد.

    من از همه و مخصوصاً جوان‌ها تقاضا دارم که تا می‌توانید خودسازی کنید. اگر دل ناپاک شد، انسان نمی‌تواند سالم از این دنیا برود:

    «يَوْمَ لاٰ يَنْفَعُ مٰالٌ وَ لاٰ بَنُونَ ، إِلاّٰ مَنْ أَتَى اَللّٰهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[7]

    در روز قیامت هیچ چیز به درد نمی‌خورد به جز دل پاک. مال و جاه و حتّی علم و امثال اینها فایده ندارد اگر دل ناپاک باشد. و اما اگر دل سلامت باشد، دلی که استعداد داشته باشد و رحمت خدا در این دل بتابد، دنیایش آباد و آخرتش آبادتر است و مورد رحمت خدا و شفاعت اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» واقع می‌شود. و این کینه‌توزی و قهر علاوه بر اینکه صفت رذیله است، گناهش به اندازه‌ای بزرگ است که می‌فرمایند اگر دو نفر با هم قهر کردند، باید فوراً آشتی کنند و اگر کوچک‌تر بی‌ادبی کرد و آشتی نکرد و عذرخواهی نکرد، بزرگ‌تر باید فوراً عذرخواهی کند ولو اینکه تقصیر کوچک‌تر هم باشد. در روایت می‌خوانیم اگر این قهر سه روز ادامه پیدا کرد، اسم آنها از دفتر اسلام پاک می‌شود و اینها مسلمان نیستند و در عالم ملکوت به اینها مسلمان و مؤمن نمی‌گویند.[8] این راجع به غریبه‌هاست و اما راجع به خودی‌ها، مثلاً اگر بین زن و شوهر کدورتی پیدا شد، باید فوراً آشتی کنند. در روایت می‌خوانیم اگر این زن و شوهر آشتی نکردند و خوابیدند، تا صبح ملائکۀ غضب به اینها لعن می‌کنند. در خانه‌ای که قهر بین زن و شوهر یا بین اولاد باشد، باید فوراً آشتی کنند و الاّ این خانه مورد رحمت الهی واقع نخواهد شد.

    ما نباید اینها را ساده بگیریم، اینها روایت است، اینها یک واقعیت است، نباید در خانۀ ما قهر باشد، این قهر و کینه توزیست که کار را به طلاق یا بدتر از آن یک مرگ تدریجی می‌رساند. معلوم است که قهر زن و شوهر، زندگی نمی‌شود بلکه مردگی است و باید با هم بسازند تا بمیرند. این جهنم دنیاست و عمده هم جهنم آخرت است. اسلام اجازه نمی‌دهد که دو نفر با هم قهر باشند، مخصوصاً زن و شوهر و مخصوصاً قوم و خویش نظیر خواهر و برادر. اگر خواهر فرض هم بکند تقصیر برادر است اما حق قهر کردن ندارد. ولو اینکه تقصیر دارد اما تقصیرش حرف دیگری است و کیفرش را در دنیا و آخرت می‌بیند، اما وظیفۀ این خواهر یا برادر اینست که اگر او آشتی نمی‌کند، این باید زیر بار برود و آشتی کند؛ به خاطر اسلام و به خاطر زندگی خوش و خرم و به خاطر اولادش. تأمین آتیه برای اولاد همین سلامت نفس است. به تجربه اثبات شده افرادی که دل پاک هستند، عاقبت‌به‌خیر هستند. به تجربه اثبات شده کسانی که دل پاک هستند، تأمین آتیه برای اولادشان می‌شود. به تجربه اثبات شده که اینها دم مرگ می‌توانند با صحنۀ شیرینی از دنیا بروند. اما برعکس آن، به تجربه اثبات شده که آدم‌های قهری و کینه توز علاوه بر اینکه زندگی‌شان جهنم است؛ کسی که کینه در دل داشته باشد، نمی‌تواند خوش باشد و آن کینه برایش یک آتش است. علاوه بر این عاقبت‌به‌خیر نمی‌شود و علاوه بر این نمی‌تواند تأمین آتیه برای اولادش کند. چه بسیار دیدم که آدم کینه توزی است و این سرایت می‌کند برای اولادش و اولادش بدبخت می‌شود.

    قرآن می‌فرماید ای کسی که تأمین آتیه برای اولادت می‌خواهی، پس تقوا داشته باش. تقوای دل داشته باش، سلامت نفس داشته باش. آنگاه این تأمین آتیه برای اولادت می‌شود. اگر تأمین آتیه برای اولاد و عاقبت‌به‌خیری می‌خواهید، زیر بار بروید و نگذارید کینه در دل شما پیدا شود. بروید با آدمی که تقصیر هم دارد، آشتی کنید و اما عمده، کینۀ او در دل شما نباشد.

    همۀ صفات رذیله همینطور هستند. رفع کردن صفات رذیله مشکل است و چهل سال خون جگر می‌خواهد تا انسان بتواند سلامت نفس پیدا کند و کینۀ دیگران در دلش نباشد، اما این چهل سال ارزش دارد. انسان چهل سال خون جگر بخورد تا یک سال کینه توز نباشد و سلامت نفس داشته باشد، با همان یک سال می‌تواند سعادت دنیا و آخرت پیدا کند و می‌تواند تأمین آتیه برای اولادش و عاقبت‌به‌خیری برای خودش پیدا کند و دم مرگ خدمت امیرالمؤمنین سرافراز باشد. ما باید روشمان مثل پیغمبر اکرم و ائمۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» باشد. حتی در روایات می‌خوانیم که امام صادق«سلام‌الله‌علیه» به یکی از اصحاب پول داده بودند که اگر نزاع یا مشاجره‌ای بین دو شیعه پیدا شد، پول بده تا این نزاع حل شود. لذا راوی می‌گوید من با برادرم بر سر ارث نزاعی داشتم و او ما را به خانه برد و با پول آشتی داد. بعد یک جمله گفت که والله این پول از امام صادق است و امام صادق فرمودند اگر بین دو شیعه در اثر پول نزاع شد، تو پول بده تا آشتی کنند و کینۀ آنها از دلشان برود. اینها سیرۀ پیغمبر و ائمۀ طاهرین است و انسان نباید برای دیگران بد بخواهد. باید حالی داشته باشد که برای دیگران خوش بخواهد. وقتی کینه باشد، معمولاً چنین است که برای دیگران بد می‌خواهیم و از آنها متنفریم و اگر هم آدم بی ادبی باشد، شبانه روز نفرین می‌کند و نفرین‌ها به خودش می‌خورد.

    و اما کسی که بد می‌کند معلوم است که خیلی گرفتار است، برای اینکه ظلم عاقبت ندارد. اگر برادری حق خواهرش را بخورد و مثلاً ارثش را ندهد، قطعاً ضررش را در همین دنیا خواهد دید، امّا خواهرش حق قهر و کینه توزی ندارد.

    قضیۀ شیرینی نقل می‌کنند و می‌گویند کاسبی، نزدیک درِ خانۀ حاکم مغازه داشت. این حاکم وقتی از خانه بیرون می‌آید یک روایت برایش می‌خواند که پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرموده: «أَحْسِنْ‏ إِلَى‏ مَنْ أَسَاءَ إِلَيْك‏»[9] تا می‌توانی خوبی کن به کسی که به تو بدی می‌کند؛ برای اینکه هم تو پاداش داری و هم او کیفرش را خواهد دید. نمی‌شود کسی ظلم به دیگری کند اما در این دنیا کیفرش را نبیند.

    این روایت جاذبۀ خاصی بر این حاکم پیدا کرد و کم کم با این کاسب رفیق شد. هر روز کاسب در مقابلش این روایت را می‌خواند.

    حسودان و اطرافیان حسادتشان گل کرد که این شخص چقدر در دستگاه این حاکم اجر و قرب دارد. خواستند او را از کار بیندازند، لذا او را مهمان کردند و در مهمانی به او سیر دادند و با این حال او را روانۀ پیش حاکم کردند. قبلاً به این حاکم گفته بودند که این آقا در کوچه می‌نشیند و می‌گوید این حاکم دهانش بوی بد می‌دهد. این آقا از همه جا بی خبر در مقابلش ایستاد و گفت: «أَحْسِنْ‏ إِلَى‏ مَنْ أَسَاءَ إِلَيْك‏»؛ تا می‌توانی به دیگران خوبی کن و بدکار به عمل خودش خواهد رسید. حاکم عصبانی گفت بیا جلو و این هم جلو رفت اما دستش را در مقابل دماغش گرفت. حاکم یقین کرد که این سر کوچه می‌نشیند و این حرف زشت را می‌زند. نامه‌ای نوشت و هر وقت می‌خواست جایزه بدهد به دست خودش نامه می‌نوشت. نامه نوشته که آورندۀ نامه را سر ببر و پوستش را کاه کن و برای من بفرست. این بیچاره هم نامه را گرفت و بیرون آمد. آن نمام و سخن‌چین منتظر بود که چه شد. این گفت اتفاقا امروز حاکم جایزه هم به من داد. گفت این جایزه را می‌شود به من بفروشی. بالاخره جایزه را مثلاً به هزار دینار از او خرید. کاسب با آن هزار دینار متمول شد و این آقا به طمع جایزۀ سلطان پیش جلاد آمد و جلاد گفت به من گفتند سرت را ببرم و پوستت را بکنم و کاه کنم. این سخن چین التماس و داد و فریاد کرد و گفت من این را خریدم. اما جلاد قبول نکرد و گفت شاه گفته و بالاخره سر این بدبخت نمام و سخن چین را برید و پوستش را پر از کاه کرد و پوست را فرستاد.

    فردای آن روز پوست این نمام و سخن چین با آن گفتار کاسب توأم شد. یعنی کاسب آمد و گفت آقا «أَحْسِنْ‏ إِلَى‏ مَنْ أَسَاءَ إِلَيْك‏»؛ تا می توانی خوبی کن به کسی که به تو بدی می‌کند؛ برای اینکه بدکار به جزای خود خواهد رسید. حاکم در فکر رفت و گفت مگر نامه را نبردی؟ گفت: نه! من نامه را به این آقا فروختم. گفت: تو می‌گویی دهان من بوی بد می‌دهد. گفت نه این همه خدمت به من می‌کنی چطور می‌شود که من بی‌وفا باشم. پرسید: پس چرا دیروز دستت را در مقابل دماغت گرفتی؟ گفت مهمانی این آقا بودم و سیر به من داد و می‌خواستم شما اذیت نشوید و دستم را جلوی دماغم گرفتم. حاکم اشاره کرد به این مرده که پوستش پر از کاه بود و گفت: «احسن الي من اساء اليك؛ فان المسيء يجزيه اساءته»؛ تا می‌توانی خوبی کن به کسی که به تو بدی می‌کند و بدان که بدکار به اعمال زشت خودش خواهد رسید.[10]

    الان نصیحتی که دارم همین است که کینه توز نباشید. حتی من نمی‌گویم که بخواهید کسی که به شما بدی می‌کند به کیفر خود برسد، بلکه بخواهید که خدا او را هدایت کند. مثلاً اگر زن، شوهر بد و بدزبانی دارد، نفرین نکند و حتی نخواهد که بد به او برسد تا اینکه پروردگار عالم به او ثواب دهد. در روایات داریم خانمی که بر اذیت شوهر بسازد یا شوهری که بر اذیت خانم بسازد، ثواب جبهه در پیش پیغمبر اکرم دارد. خیلی خوب است که یک خانم ثواب جبهه داشته باشد برای اینکه صبر کند بر اذیت شوهرش. یا اینکه آقا صبر کند بر اذیت خانمش و ثواب جبهه بگیرد. لذا اصلاً نخواهید که اعمال بدش دست و پاپیچش شود، بلکه دعا کنید که خدایا این بدی می‌کند، تو هدایتش کن. اگر خواهر و برادر یا دو مسلمان با هم بد هستند، آن ظالم به کیفرش می‌رسد اما این مظلوم نه نفرین کند و نه بخواهد که او به کیفرش برسد. همینطور که پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» را سنگ می‌زدند و پیغمبر می‌فرمودند:

    «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُون‏»[11]

    خدایا اگر می‌خواهی دلم خوش شود، اینها را هدایت کن. اینها بد می‌کنند و به من سنگ می‌زنند و اگر می‌خواهی دلم خوش شود اینها را هدایت کن. شما هم اوّلاً نفرین نکنید و بعد هم کینه توزی نکنید و آنچه توقع از شیعۀ تابع امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» هست، همین است که اگر کسی بدی کرد، کینه در دل نداشته باشید. حتی مواظب باشید که حرف پشت سر او نزنید. مواظب باشید تهمت و شایعه برایش درست نکنید و بالاخره مواظب باشید اصلاً قهر نباشید و مثل پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» حسابی با او آشتی باشید. به جای نفرین دعا کنید که خدا هدایتش کند، آنگاه این راهش است که کینه رفع شود. یعنی علمای علم اخلاق می‌گویند با خوبی کردن به کسی که بدی کرده است، می‌توان کینه را رفع کرد. تا می‌توانید به او خوبی کنید، البته کینه نمی‌گذارد و مشکل است اما آن مشکل را بخرید و حتی اگر کسی پشت سرش غیبت کرد شما دفاع کنید و شما دعایش کنید و بالاخره ذره ذره این کینه را با خوبی کردن و دعا کردن رفع کنید. اولاً ثواب جبهه دارد و بعد هم توانستید این صفت رذیله را رفع کنید و بعد هم عاقبت به‌خیر می‌شوید و تأمین آتیه دارید و در قیامت هم ثواب بالایی دارد و حشر با کسانی که کینه توز نبودند یعنی زیر لوای حمد بودن و از دست امیرالمؤمنین آب کوثر خوردن و با مؤمنین و چهارده معصوم به بهشت رفتن.

    این بحث‌ها مشکل است، اما واجب و لازم است و از اوجب واجبات همین است و بدانید که رفع صفت رذیله مشکل است، بنابراین کوشا باشید تا رحمت خدا در دل‌های شما بدمد و سعادت دنیا و آخرت پیدا کنید. ان‌شاءالله.

    ‌و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته



    [1]. ر.ک: ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 222.

    [2]. ر.ک: دراسات فی الاخلاق، ج 1، ص 68 تا71.

    [3]. ر.ک: الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج ۹، ص ۲ تا ۶ و ۱۳ تا ۲۲.

    [4]. الحاقه، 19: «گويد: بياييد و كتابم را بخوانيد.»

    [5]. الاعراف، 58: «و زمين پاك [و آماده‏]، گياهش به اذن پروردگارش برمى‏آيد؛ و آن [زمينى‏] كه ناپاك [و نامناسب‏] است [گياهش‏] جز اندك و بى‏فايده برنمى‏آيد. اين گونه، آيات [خود] را براى گروهى كه شكر مى‏گزارند، گونه‏گون بيان مى‏كنيم.»

    [6]. الواقعه، 78 و 79: «در كتابى نهفته، كه جز پاك‏شدگان بر آن دست نزنند.»

    [7]. الشعراء، 88 و 89: «روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمى‏دهد، مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بياورد. »

    [8].‌ الکافی، ج 2، ص 345.

    [9]. بحار الانوار،ج 74، ص 171.

    [10]. ر.ک: احیاء العلوم، ج 9، ص 131.

    [11]. پيامبر اكرم«صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» در مواضع مختلفى، اين عبارت يا مشابه آن را به‌كار مى‌بردند كه: «خدايا قوم مرا هدايت كن، زيرا آنها نمى‌دانند چه كار بدى مى‌كنند»؛ از جمله پس از آزارها و شكنجه‌هاى مشركان در مكّه (بحار الأنوار، ج ۱۸، ص ۲۴۱)، در جنگ احد (مناقب آل ابى‌طالب، ج ۱، ص ۱۹۲) در فتح مكّه (الخرائج و الجرائج، ج ۱، ص ۱۶۴) و...

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365