جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: قاعده لا ضرر5
    موضوع درس:
    شماره درس: 5
    تاريخ درس: ۱۳۸۵/۴/۲۶

    متن درس:

    بحث درباره لاضرر رسید به این جا که این ترکیب چه ترکیبی است؟ برای این که ما بگوییم در تکوین در اسلام ضرر نیست آن مسلمانها خیلی ضرر به یکدیگر می زنند همیشه چنین بوده است الان بیشتر روز به روز بیشتر خواهد شد و انشاء الله امام زمان بیاید قاعده لا ضرر تکویناً بازاء بین نمی رود برای این که این انسان دو پا که به قول ملائکه گفت خدا یا این ها را خلقشان می کنی این ها خیلی مفسده ایجاد می کنند اما خب معلوم است حکومت امام زمان که مادلمان می خواست جمهوری اسلامی چنین باشد این است که دیگر نمی زنند پس حالا که ضرر در میان انسان ها زیاد است در میان به این لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام اگر هم نیاورید لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام در جامعه بشریت این که نمی شود سپس باید فکری برایش بکنیم.

    مرحوم شیخ گفته خب معلوم است مجاز در تقدیر و مجاز در کلمه زیاد داریم 70 درصد حرفهای ما مجاز است حقیقت کم پیدا می شود لذا مثلاً المنجد را ببینید المنجد کتاب خوبی است از این جهت آن امضای اولش معنای حقیقی یک ده بیست تا معنا دیگر که می کند همه اش معنای مجازی است یا مجاز در کلمه مجاز در اسناد لذا مرحوم شیخ انصاری لا حکم ضرری فی الاسلام لذا احکام ضرریه اسلام ندارد و ما بخواهیم این جا کسی که ضرر به کسی می زند ما بخواهیم جبران نکنیم لازم می آید ضرر و لا حکم ضرری فی الاسلام خب حرف خوبی است بحث تمام می شود الا این که سه چهار تا قول دیگر در مسئله هست که بالاخره همه آنها می خواهند این لا ضرر و لا ضرار را درستش بکنند که در مالی که ضرر هست شارع گفته لا ضرر هم می خواهند این را درست بکنند مثل شیخ انصاری گفته لا حکم ضررری حکم ضرری در اسلام زیاد هست می گویند خمس بده زکات بده اگر صد تا جواب به او بزنند برایش آسانتر است غالب مردم این جوری هستند دیگر جهاد جز ضرری است دیگر رفتن با آن وضعی که در جبهه ها هست بعد هم شهید بشود و امثال اینها، لذا خمس و زکات و مالیات و جبهه و امثال اینها همه ضرری است پس لاحکم ضرری فی الاسلام یعنی چه؟ معمولاً جواب داده اند این که نه، بعضی ها گفته اند، گفته اند اینها ضرر نیست، ضرر برای این که کسی جهاد برود دین را حفظ بکند نمی شود بگوییم ضرر، ضرر نیست کسی خمس بدهد بهشت برود این ضرر نیست لذا لاحکم ضرری این جور چیزها که شارع مقدس دارد اینها هیچ کدام ضرر نیست، به قول ایشان مثل دکتر می رود پول نسخه می دهد پول و دوا می دهد خوردن دوا سخت است خب اینها هیچ کدام ضرر نیست بعضی این جور جواب داده اند خب خوب است،

    خو مرحوم آخوند جور دیگر جواب داده اند آن هم خوب است می فرمایند که لاضرر و لاضرر منصرف از این احکامی است که موضوعش ضرری است چرا؟ می گویند برای این که اگر بخواهد این لاضرر و لاضرار بیاید و این احکام ضرریه را بردارد لازمه اش این است حکم بیادی موضوع خودش را بردارد و این که نمی شود برای این که خمس و زکات و جبهه و امر به معروف و نهی از منکر و امثال اینها این موضوع ضرری است، و حکم آمده یعنی وجوب آمده روی شیی ضرری یعنی خمس، خمس دادن روی شیی ضرری جبهه رفتن خب وقتی حکم آمده لاضرر بیاید این حکم را بردارد معنایش این است که حکم آمد موضوع را برداشت و ما اول باید موضوع درست کنیم سپس حکم را بار به آن کنیم موضوع نه می تواند حکم درست بکند نه حکم می‌تواند موضوع را بردارد وقتی که موضوع درست شد دیگر حکم بار است، این هم حرف مرحوم آخوند است این هم حرف عالی است دیگر حرف خوبی است،

    حالا همین جور که بعضی ها گفته اند بفرمایید که انصراف دارد لاضرر و لاضرار انصراف دارد این که چون در بعضی از روایات هم آمده معنایش این است که مردم به یک دیگر ضرر نزنند و اما اگر خدا بگوید ضرر را باید تحمل بکنید دیگر لاضرر و لاضرار حرف خدا را نمی گیرد حرف پیامبر را و ائمه طاهرین را نمی گیرد، انصراف دارد، حالا آن انصراف اصطلاحیش مشکل است همین که مرحوم آخوند فرموده اند خیلی خوب است که انصراف به این معنا که لاضرر و لاضرار می آید روی آن احکامی برمی دارد که موضوعش ضرری نباشد اما اگر موضوعش ضرری باشد دیگر لاضرر و لاضرار حکم را نمی تواند بردارد برای این که لازمه اش این است که حکم بیاید موضوع خودش را بردارید مثل مثلا خیلی هم هست حالا باب خمس و زکات، شما بروید در باب قضاوت و قصاص و دیات و همه اینها موضوعات ضرری است و چون موضوعات ضرری است ما بخواهیم بگوییم احکام نه، نه، نصف فقه را باید برداریم پس لاضرر و لاضرار کجاست؟ آن جاها که موضوعش ضرری نباشد و الا اگر موضوع ضرری باشد لاضرر و لاضرار از آن انصراف دارد چرا انصراف دارد؟ برای این که لازم می آید حکم موضوع خودش را از بین ببرد، خوب است این ها همه حرف خوبی است، پس بنابراین این جور می شود که مرحوم شیخ انصاری فرمودند که این مجاز در کلمه است مجاز در اسناد است و در اصلش لاحکم ضرری فی الاسلام،

    دیروز می گفتم مرحوم آخوند مجاز ادعائی درست می کنند با آن ذوقی که دارند و به بعضی از شاگردهایشان هم داده اند انصافاً مرحوم آخوند علاوه بر این که یک ملای حسابی در فقه و اصول است یک ذوق ادبیت و فلسفه هم دارد و آن ذوق موجب شده به استادشان مرحوم، شیخ انصاری می گوید نگو مجاز در کلمه ما اصلاً مجاز در کلمه مجاز در اسناد نداریم، بگو استعاره تخلیه به قول تفتازانی به قول سکاکی این استعاره تخلیه را بیاور همه جا و به همان تقریبی که سکاکی و تفتازانی در کتابهایشان کرده اند یعنی من جمله در مطول این جا هم همین را بگو، بگو اول ادعا می کند که ما موضوع ضرری نداریم احکام ضرری نداریم بعد روی آن ادعا حقیقتاً می گوید لاضرر و لاضرار که خیلی هم در قرآن و هم در روایات داریم، عرض کردم دیروز کم سکاکی یا تفتازانی فقط در استعاره تخلیه می گویند اما کم کم این تسلسل خواطب بزرگان اهل ذوق، ادبیت این را آوردند در همه جا و گفتند ما اصلاً مجاز نداریم 70 درصد از کلمه ها که شما می گویید مجاز است اینها همه اش مجاز نیست اینها همه از باب همان استعاره تخلیه است که اسمش را می گذاریم حقیقت ادعائیه یعنی حقیقت است نه واقعاً، ادعائاً این یک ذوق است شعرا خیلی به کار می بندند حتی اگر در این مغنی یادتان باشد یک دردسر عجیبی توی جوانی این مغنی برای ما درست کرده بود آن شعرهای شاعر آن هم با آن هوی و هوس بالاو همه همه می رسان به این جا که آن کسی که عاشق می شود زشت ترین افراد است اما این ماهش می داند، لباسهایش پاره است از بس ندادست می گوید می دانید چرا این پیراهن معشوقه من پاره شده برای این که ماه کتان را می پوساند و ماه من این کتان این لباس را پوسانده است، نگو پاره شده این پاره شده در زندگی عاشق و معشوق نیست، دروغ است من نمی دانم اصلاً لیلی و مجنون راست است یا نه؟ می گویند که آن سروصداهای لیلی و مجنون حاکم وقت این دو تا را خواست وقتی آمد لیلی، دید یک آدم سیاه سوخته ای لب گنده ای از آن بادیه نشین هاست، لباسهایش را، سیاه بودنش را، آن وضشع لباس، چهره، بادیه نشین دیگر و مجنون حس کرد این حاکم لیلی را نپسندید آن وقت همان جا با لبداهه یک شعر خواند گفت پیامبر دیده من بنشین به غیر از حسن از لیلی نبینی تو با یک چشم دیگر به آن نگاه می کنی اگر بر چشم من بنشینی آن وقت حقیقت ادعائیه پیدا می شود آن وقت می شود زیباتر از زلیخا، لیلی و این همیشه بوده آن وقتها عرب ها این عربها چون بادهی نشین بودند تجمل گرا مثل ما نبودند  خیلی خوش و خرم یک گوسفندی می چراندند یک شیری برایشان درست می شد و غذای بادیه نشین که خیلی هم لذت دارد آن هوس و آن محیط زیست ذوقشان را گل می داد به این می گویند حقیقت ادعائیه و مثل مثلا مرحوم آیت الله آقا محمد رضا مسجدشاهی می گوید ما اصلاً مجاز نداریم تو می گویی ادعای تخیلیه می شود است یا سکاکی می گوید راجع به استعاره تخیلیه است من می گویم اصلاً مجاز نداریم هر چه هست حقیقت ادعائیه است حالا با این طمطراقی آدم نمی تواند بگوید اما انصافاً حرف خوبی است که اول ادعا می کند مجبوبه اش ماه است سپس احکامی بار بر آن می کند می گوید این محبوبه من به دنیا ارزش دارد این ماه است و نورش استفاده برای همه دارد، اول ادعا می کند راستی ماه است اما ادعائاً سپس حکم بار بر آن می کند حقیقتاً این دیگر ادعا نیست به آن می گوییم حقیقت ادعائیه لاضرر و لاضرار این جوری است که لاضرر و لاضرار اول ادعا می کند در حکومت اسلامی یا در میان انسانها ضرر نیست آن وقت این ادعاست سپس حکم بر آن بار می کند می گوید لاحکم ضرری فی الاسلام، این هم حرف مرحوم آخوند در کفایه،

    یک حرف بهتر از حرف مرحوم آخوند و حرف مرحوم شیخ انصاری، حرف مرحوم نائینی است که در همین تقریرات ایشان آمده خیلی هم مفصل بحث کرده و مرحوم حاج شیخ هم که هم درس ایشان بوده، نمی دانم هم مباحثه بودند یا نه؟ ایشان هم در درس همین را قائل بودند در دور نه، در دور ندیدم در این جا من از ایشان ندیدم اما بنابر آن چه استاد بزرگوار ما آقای داماد رضوان الله تعالی علیه از درس ایشان نقل می کردند می فرمودند آن چه مرحوم نائینی گفتند با همان تقریب ها مرحوم حاج شیخ در درس می فرمودند حرف خوبی است حرف خوب چیست؟ این است می گوید حقیقت واقعی نه حقیقت ادعائیه، به چه تقریب حقیقت واقعیه؟ می گوید برای این که در محیط اسلام ضرر نیست، به قول مرحوم حاج شیخ یا مرحوم نائینی شارع مقدس در کرسی تشریع می نشیند یک نگاهی به اطراف به حاکم تشریع می کند می گوید در عالم تکوین ضرر هست اما در عالم تشریع ضرر نیست لذا اگر مثلا گفتند درخت را بکن بینداز پهلوی این ضرر نیست نه اصلاً در عالم تشریع ما نمی توانیم ضرر پیدا بکنیم آن وقت مرحوم نائینی و مرحوم حاج شیخ همان ایرادی که به مرحوم شیخ انصاری کردند همان ایراد را کرده اند و گفته اند آقا در تشریع ضرر زیاد هست همین جور که در تکوین ما ضرر زیاد داریم در تشریع هم ضرر زیاد داریم در تشریع هم ضرر زیاد داریم من جمله همین درخت را ضرر زیاد داریم من جمله همین درخت را کندند و انداختند در مقابل سمره این ضرر است دیگر ما واقعاً بگوییم ضرر نیست شأن نزول لا ضرر و لا ضرار جلوی ما را می گیرد و همچنین آن زکات دادن خمس دادن جهاد رفتن مالیات دادن در باب مثلاً حدود تازیانه خوردن تازیانه زدن دست دزد را بریدن گفته اند آقا این ها همه ضرر است چهار انگشت یک کسی را ببر این ضرر است حالا شما بگوییدواقعاً در عالم تشریع ما ضرر نداریم خب ما ضرر خیلی داریم آت وقت همان جوابی که به شیخ بزرگوار داده اند این جاها هم خود مرحوم نائینی خود مرحوم حاج شیخ جواب داده اند گفته اند آقا اینها که شما می گویید هیچ کدام ضرر نیست و دشمن بیاید مملکتما را بگیرد آن فجایعی که برای عراق است برای عراق است برای ما جلو می آورد 8 سال جنگ جلوی این را گرفت این الان قضیه لبنان دعا کنید و انشاء الله این لبنانی ها یک سه چهر تا موشک روی سر اینها بزنند همه آنها فرار می کنند جاهای حسا دعا کنید من از هم شماها تقاضا دارم این دعا را بکنید این صهیونیست ها خیلی جرأت پیدا کردده بودند حالا معلوم شد همان عنکبوتی که آن آقا می گوید راستی عنکبوتند امیدوارم انشاءالله یک سه چهار تا همین موشک که کی به این ها داده؟ و بالاخره موشک انشاء الله آنها شیمیایی کردند اینها هم شیمیائی یک سه چهار تا بمب شیمیائی موشک شیمیائی در وسط تل آوریو یقین داشته باشید یک هفته طول نمی کشد دیگر یک اسرائلی توی خاورمیانه پیدا نمی شود، خب حالا 100 تا کشته هم دهد اینکشته ها که نمی شود بگوییم ضرر اگر خمس نباشد حوزه ها نیست، باید روی نوع برویم جلو، نه روی شخص، خب حالا اینخمس دادن را بگوییم ضرر است اگر جبهه نباشد اصلاً این جوری می شود اگر قوه اجباریه، قوه قضائیه، قوه مجریه نباشد یک ساعت هرج و مرج عجیبی جلو می آید، شما ببینید الان یک ساعت برق توی راه ها برود توی همین خیابانها و پاسبان هم نباشد چه کتک و کتک کاری ها چه ترافیک ها چه فحش ها و بالاخره قفل می شود، یک ساعت و این که ما هم که اهل قانون نیستیم از چراغ قرمز شب، نصف شب هم نگذریم ما زور می خواهیم چراغ قرمز باید سرخ شود آن آن آدمها بایستند آن نا آدمها را پاسبان بعضی اوقات من می بینم چراغ قرمز است اما پاسبان نیست می بینیم بعضی بی ادب ها رد می شوند حالا اگر این سه قوه نباشد، این سه قوه خرج دارد دیگر، خرجش را کس باید بدهند؟ مردم، خب حرف خوبی است انصافاً دیگر لذا آن موضوعات ضرری که احکام برایش بار است ما واقعاً اصلاً موضوع ضرری نداریم تا نوبت برسد به حرف مرحوم آخوند بگوید که موضوعات ضرری لاضرر و لاضرار از آن انصراف دارد، نه ما اصلاً در همه قوانین در میان انسانها همه دنیا راجع به این موضوعات ضرری این موضوعات را ضرر نمی داند مثلا ببین فرق است بین خمس بدهد یا کسی بیاید شب مغازه اش را ببرد، وقتی مغازه اش را برد می گوید آقا نمی دانی چه ضرری به من خورد اما اگر راستی بیاید 10 میلیون بدهد به یک مرجع تقلیدی برای خمس، بعد برود بیرون بگوید آقا نمی دانی چه ضرری به من خورد در حالی که زوری هم داده اما نمی گوید ضرری، فرق است بین آن دزدی و آن خمس دادن، مثلا در باب مالیات همه همه نمی گویند که مالیات نه، می گویند اجحاف نه، حرف خوبی است انصافاً، متأسفانه در جمهوری اسلامی اجحاف می شود راجع به مالیات چه شهرداری ها چه اداره مالیات بگیرها، اجحاف برداشته شود توقع بی جا هم برداشته شود برسد به آن جا مثل این چیزهای خوبی اروپایی ها دارند همان که سید جمال الدین اسد آبادی می گفت هر کجا رفتم در اروپا مسلمان ندیدم اما اسلام دیدم و واقعا مالیات می دهد  آن هم این جوری خودش حسابش را میکند می بیند چقد مالیات بدهکار است ده یک برود بدهد خودش می رود می ریزد به حساب و قبضش را می گیرد مثل این که خمس می دهیم آن هم آن جور مالیات می دهد،  این را ضرر حساب نمی کند اما اگر چرخش را ببرند می گوید امروز ضرر کردیم چرخمان را بردند این هم حرف خیلی خوبی است دیگر.

    بنابراین حرف مرحوم حاج شیخ و حرف مرحوم نائینی رضوان الله تعالی علیهما هر دو بهتر از قول اول و قول دوم است، انصافاً بهتر است برای این که قول اول قول دوم بالاخره مجاز است حالا یا حقیقت ادعائیه یا مجاز در کلمه اما حرف مرحوم حاج شیخ دیگر اصلاً مجاز نیست، معلوم است دیگر اگر دوران امر بشود بین مجاز و حقیقت، حقیقت اولی یعنی متعین.

    حالا مرحوم شیخ الشریعه که یکی از بزرگان است می گوید این لاضرر و لاضرار مثل لانفث و لافسوق است نهی است، اصلاً کار به این حرف ها نمی رسد که ما برویم روی حقیقت ادعائیه و مجاز در کلمه نه، نهی است همین طور که لارفث و لافسوق، لالاء نفی جنس است و نهی است این هم نهی است لاضرر و لاضرار یعنی مسلمان حق ندارد به دیگری ضرر بزند، خیلی هم پافشاری روی این حرف دارند در حالی که این لاضرر مرحوم شیخ الشریعه خیلی کوچک است اما این جا که رسیده نمی دانم 10، 20 تا روایت 10، 20 تا آیه آورده ردیف کرده می گوید همه اینها نظیر لاضرر و لاضرار است و همه اینها یک جزی است مثل یعید که می گوید یعید یعنی اعد این جا هم همین طور است لاضرر و لاضرار یعنی لانصیر احد علی احد، این را مطالعه کنید ببینیم آیا درست است یا نه؟ حرف پنجم هم حرف حضرت امام است که اصطلاحاً می فرمایند لاضرر و لاضرار یک امر حکومتی است مربوط به این حرف ها نیست.

    وصلی الله علی محمد و آل محمد.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365