جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: خلوص
    موضوع درس:
    شماره درس: 384
    تاريخ درس: ۱۳۸۷/۹/۱۳

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

    بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

     

    روایت امروز ما مربوط به امر مهمی است که اگر باشد افعال ما، کردار ما فوق‌العاده مهم می‌شود و اگر نباشد اعمال ما، گفتار ما و کردار ما به پرکاهی ارزش ندارد و آن کلمه خلوص است که قرآن و روایت روی این کلمه خلوص خیلی اصرار دارند و مرحوم کلینی در جلد دوم اصول کافی یک باب به نام اخلاص و خلوص دارد و ایشان روایات فراوانی آنجا نقل می‌کنند

     یک روایتی که ایشان نقل می‌کنند این است (من اخلص لله اربعین صباحا جری ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه) که در بعضی از روایات ایشان هم دارد (من اخلص لله نفسه اربعین صباحا جری ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه) قبل از آنکه این روایت را معنا کنم توجه به این جمله‌ای که گفتم ضروری است اینکه اگر این رنگ به اعمال به گفتار و رفتار ما خورد به پرکاهی ارزش ندارد بلکه موجب خسران است بلکه موجب جهنم رفتن است مرحوم شهید دوم یک روایتی نقل می‌کند می‌فرماید در صف محشر می‌روند می‌گویند چه کاره بودی؟ عالم، قال الباقر و قال الصادق یک عمر خدمت به دین کردم خطاب می‌شود اعمال را ببین پوچ و تاریک است اینکه می‌گویی برای ترویج دین نبود یک دواعی دیگر در کار بود و مرحوم شهید در آن روایت می‌فرماید که جهنمی می‌شود یک نفر دیگر را می‌آورند می‌پرسند چه کاره بودی؟ من یک عمر خدمت گزار خلق خدا بودم این‌ها خیلی ثواب دارد بله خدمت به خدا خیلی کردی اما تاریک است رنگ نداشت، رنگ ندارد برای اینکه برای خدا نبود برای اینکه به تو آفرین بگویند که همین جا یادم نرود این روایت را نقل کنم از امام صادق سؤال می‌کنند خلوص چه چیزی است؟ می‌گویند خلوص این است که بخواهد کسی به او آفرین بگوید خدا به او آفرین بگوید اگر کار انجام بدهد برای اینکه مردم به او آفرین بگویند علاوه بر اینکه مردم هم نمی‌گویند بلکه این عمل به پرکاهی ارزش ندارد لذا این هم خطاب می‌شود او را به جهنم ببرید لذا اینکه کمر می‌شکند اینجا است او را می‌آورند چه کاره بودی؟

    می‌گوید که جهاد فی سبیل الله شهادت فی سبیل الله جبهه رفتی برای اینکه دیگران به تو آفرین بگویند دیگران رفتند تو هم رفتی اما برای خدا نرفتی خطاب می‌شود او را در آتش جهنم بیندازید استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی یک وقت این روایت را برای ما می‌خواندند و می‌فرمودند که ببینید شهادت در راه خدا، ترویج علم که بتواند یک نفر بسازد من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا خدمت به خلق خدا، یک گره از کار یک مسلمان گشودن اقلاً ثواب حج و عمره مقبول است این‌ها هر کدام از روایت به نحو تواتر اجمالی بلکه تواتر معنوی دارد همه ثواب‌ها که همه آن هم مرحوم کلینی در کافی نقل می‌کند اما اگر (سبقه الله و من احسن من الله سبقه) رنگ خدا چه رنگ خوبی است اگر به این نخورد طلبگی باشد فایده‌ای ندارد شهادت در راه خدا فایده ندارد خدمت‌گزاری به خلق خدا فایده ندارد تا این رنگ‌ها نباشد ظلمت است علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه عکس آن را هم می‌فرمودند که بعضی اوقات این رنگ به عمل خورده می‌شود اما آن عمل به حسب ظاهر قیمتی، ارزشی ندارد اما چون آن رنگ به او می‌خورد به دنیا و آنچه در دنیا است ارزش آن را بیشتر می‌کند ایشان به آن آیه ولایت مثال می‌زند که بهترین آیات درباره حضرت علی علیه السلام است لا اقل به قول ایشان اگر بگوییم ثلث قرآن اقلاً 300 آیه راجع به امیرالمؤمنین در قرآن به اقرار سنی و شیعه داریم اما بهترین این آیات آیه ولایت به قول امام صادق آن آیه‌ای که دماغ دشمن را به خاک می‌مالد آن آیه‌ای که جداً یک افتخار یک روشنی خاصی برای شیعه دارد (انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون زکاه و هم راکعون) ایشان می‌فرمودند این انگشتری که امیر المومنین در راه خدا دادند ارزش نداشت شاید یک درهم ارزش آن بود نظیر لباس‌های امیرالمؤمنین که یک درهم، دو درهم بود این ارزش نداشت اما آن رنگ خلوص آن هم خلوص علی علیه السلام وقتی به او می‌خورد این انگشتر به آنجا می‌خورد.

     آیه ولایت وقتی نازل شد قبل از آمدن پیامبر اکرم به مسجد بود با یک خوشحالی عجیبی پیامبر اکرم به مسجد آمدند و قبل از نماز آیه را برای مردم خواندند این حرف استاد عزیز ما علامه طباطبایی جداً حرف خوبی مثل خود ایشان است اگر گفتار و کردار ما رنگ نداشته باشد خیلی خسارت دارد عبادت پوچ است قرآن می‌فرماید در حد کفر است (لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والأذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لایؤمن بالله و الیوم الاخر) در حد کفر است و اگر این رنگ را حتی ضعیف داشته باشد به هر اندازه که داشته باشد به هر اندازه که بتوانیم این رنگ را بزنیم عمل ما کردار ما، گفتار ما رنگ نورانیت آن بیشتر، فضیلت آن بیشتر و بالاخره به آنجا می‌رسد که انسان را از نظر الهام در ردیف انبیاء ببرد ما طلبه‌ها که نبی تبلیغی هستیم می‌تواند ما را اشرف از انبیاء بنی اسرائیل کند البته به انبیای اولوالعزم نمی‌رسد لااقل در ردیف آنها می‌شود (العلماء ورثه الانبیاء) این یک روایت و دو روایت نیست سنی و شیعه به نحو تواتر اجمالی العلماء ورثه الانبیاء و ما نبی تبلیغی هستیم و این نبی تبلیغی چه کسی، نبی می‌شود؟ معلوم است آنکه تابع معصوم یا خود معصوم باشد آنکه این عمل رنگ داشته باشد مثل انبیاء این جمله (ما اسألکم علیه اجرا الا للموده فی القربی).

     راجع به خیلی از انبیا در قرآن آمده است که می‌گفتند ای مردم هیچ چیز نمی‌خواهیم این اجر درجه و پول نیست نه ریاست می‌خواهم نه زن می‌خواهم نه مقامی می‌خواهم هیچ چیز نمی‌خواهم و فقط اینکه آمدیم شما را هدایت کنیم خوشحالی ما هدایت کردن شما است در قرآن چندین جا تکرار شده است للموده فی القربی که همان جا آمده می‌فرماید و ما سئلتکم من اجر هو لکم آن هم اگر می‌گویم اهل بیت را دوست بدارید برای اینکه اگر اهل بیت را دوست نداشته باشید ایمان شما ناقص است آن مابقی این جمله را ندارد للموده فی القربی مخصوص پیامبر اکرم است مابقی حضرت ابراهیم، حضرت موسی حضرت عیسی در قرآن آمده است یک حرف این‌ها همین بود که قرآن می‌فرماید.

    یک حرف انبیاء این بود که هیچ چیز از شما نمی‌خواهیم شاید هم پیام آن برای ما طلبه‌ها این است که طلبه‌ها ما 124 هزار پیامبر از مردم جز هدایت هیچ چیز نمی‌خواستیم و شما هم باید همین طور باشید هیچ چیز نخواهیم هیچ توقع نداشته باشیم به قول این روایت اگر بدی به ما کردند معمولاً مردم این‌طور هستند که تا نفع خود آنها باشد خوب است و اما اینکه حالا نفع خود آنها نباشد دیگر به غیر از بدی و غیبت به غیر از این‌ها چیزی نیست ما هستیم که مردانه جلو بیاییم و هیچ چیز از مردم نخواهیم معلوم هم هست وقتی هیچ چیز از مردم نخواستیم خدا همه چیز به ما عنایت می¬کند قاعده لطف می‌گوید حتماً عنایت می‌کند لذا همه من‌جمله ما طلبه‌ها باید هیچ چیزی، هیچ کسی جز خدا در نظر ما نباشد آیه اول همین است اقرا بسم ربک یا رسول الله برای خدا یا رسول الله و استعانت از خدا یا رسول الله به نام خدا فقط فقط اقرا بسم ربک وقتی این خلوص‌ها بیاید یک نیروی خاصی همین خلوص به انسان می‌دهد یک نیروی خاصی که می‌تواند در مقابل همه قد علم بکند.

     در درس حضرت امام مقید بودند در هر فرصتی جلو می‌آید این آیه را بخوانند و ما را نصیحت کنند گفتم در درس‌های اخلاق ایشان خیلی روی این کلمه روی این آیه پافشاری داشتند در همین 40 حدیث شاید بیش از صد جا روی این کلمه خلوص خیلی پافشاری دارند مخصوصاً روی آیه (قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فردا ثم تتفکرون) یا رسول الله بگو تنها موعظه من این است که خلوص داشته باشید چه در کارهای اجتماعی و چه در کارهای فردی اصلاً به کارهای فردی خود هم رنگ بدهید برای خدا و قرآن که می‌دانید سر تا پا موعظه است می‌دانید قرآن بلکه کتاب اخلاق است همه چیز دارد اما اصلاً از آن کتاب‌ها نیست فقط قرآن است اما این آیه از همه چیز صرف نظر می‌کند قل انما اعظکم بواحده آنها صرف نظر از آن می‌کنند آنکه باید باشد آنکه الان می‌گویم ان تقوموا لله مثنی و فردا بعد می‌فرماید ثم تتفکرون بعضی اوقات این‌طوری است که وقتی برای خدا شد الهام داریم (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا) الهام پیدا می‌شود جرینا من قلبه الی لسانه قلب انسان سرچشمه وحی، سرچشمه الهام می‌شود تا به معین از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ از خدا دیگر این زبان هم از باب مثال است زبان ما، گوش ما، چشم ما، همه اعضای ما از دل ما سرچشمه می‌گیرد صد درصد یک فرد الهی می‌شویم اگر باشد تنها وعظه خدا را قبول کنیم همه چیز درست می‌شود الهام هم برای ما می‌آید حتی بعضی از بزرگان که مدعی هستند نگویید ثم تتفکرون مربوط به اصول دین و معارف است به تجربه اثبات شده است همه شما که به اینجا رسیدید مسلم این تجربه را دارید بعضی اوقات انسان سرحال است اشکال ندارد اما در وقت مطالعه نمی‌آید فکر کشش ندارد یک ساعت دو ساعت روی یک جمله فکر می‌کند اما به هیچ جا نمی‌رسد آن کتاب را می‌بیند این کتاب را می‌بیند این کتاب را می‌بیند اما نمی‌شود ولی گاهی 5 دقیقه آن فکر یک ساعت درست می‌شود این از کجا پیدا می‌شود؟ و این ثم تتفکرون به ما می‌گوید.

     اگر راستی لله اقرا بسم ربک اگر راستی هیچ چیز در نظر نداشته باشد جز خدا و ترویج دین تفکر ما هم دیگر فکر شیطانی نمی‌شود دیگر جرقه‌های شیطانی روی فکر ما نمی‌آید دیگر انحرافات نیست.

    خدا عاقبت ما را به خیر کند بعضی اوقات من دیدم که جداً 60-50 سال منبر در عالم ناگهان یک جرقه انحراف، یک فرد منحرف می‌شود یک فرد ضد بشریت می‌شود فراموش نمی‌کنم در این مدرسه خان قم که استاد بزرگوار ما آقای بروجردی آن را ساختند یک طلبه‌ای بود این حتی در ازدواج شک داشت که من باید به خودم رسیدگی کنم جداً هم درس می‌خواند و یک طوری بود و همه او را الهی می‌دانستیم همه ما او را مقدس می‌دانستیم ناگهان عمامه رفت کروات آمد دین رفت و برای خاطر یک دختر راهی شد چرا؟ یعنی راستی اسلام پیش او اشکالی داشت؟ نه ظلمت برای او پیدا شد مثل آدمی که مریض شود زکام است دیگر نمی‌تواند بوی سیب را استشمام کند وقتی خلوص نباشد یک دفعه العیاذ بالله خدا او را به حال خودش می‌گذارد یک حال انحرافی پیدا می‌کند و بدبین به روحانیت می‌شود اصلاً به آنجا می‌رسد مقاله می‌دهد.

     علی کل حال اینجا مراد من است که اگر این خلوص نباشد خدا دست انسان را نگیرد یک وقت به آنجا می‌رسد که یک انحراف یک جرقه از شیطان انسی یا شیطان جنی نه بدتر از همه نفس اماره مشهور است از این‌ها نگذرید یک عالمی یک کتاب در توحید نوشت وضع مالی این عالم بد بود بعضی از طلبه‌ها می‌آیند می‌گویند آقا من مقدس هستم و از این‌ها چرا خدا باید این قدر من را گرفتار می¬کند؟ ببینید همین یک جمله به کجا می‌رسد یک کتاب برای توحید نوشته بود گرفتار بود گرفتار فقر بود و با غم و غصه به صحرا رفت کنار آب نشست دید آب مرتب خیار می‌آورد تعجب کرد این خیارها از کجا می¬آید بعد دید یک خانمی این خیارها را گرفته و بعد در آب می‌اندازد خیلی از خدا عصبانی شد که من چه خیارهایی را می‌خورم که جامع الشواهد درباره آن می‌گوید (کم عاقل عاقل اعیت مذاهبه و جاهل جاهل تلقاه مرزوقا).

     آمد نشست و یک کتاب علیه خدا نوشت همه این‌ها به این برمی‌گردد که اگر خلوص داشته باشیم خدا دست ما را می‌گیرد حتی به این می‌رسد که چهل روزه (جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه) و اگر این خلوص نباشد لااقل انسان در مخاطره عجیبی وارد می‌شود آن مخاطره هم این‌طوری است یک جرقه انحرافی همه چیز را مثل این است که یک جرقه آتش روی انبار بنزین رود همه را نابود می‌کند، هم نابود می‌کند و هم نابود می‌شود.

    بعضی اوقات ما دیدیم یک جرقه انحرافی روی مغز انسان یک ضد دین می‌شود و انحراف اگر خدای نکرده از ما شروع شود خیلی خطرناک است یک وقت آدم انحراف، یک دانشگاهی یک آدم معمولی اما یک وقت یک طلبه و علم او به قول سعدی چه می‌شود؟ بعضی اوقات ما انحراف یک طلبه را می‌بینیم

     این بحث ناقص است اگر اجازه بدهید 3 و 2 هفته ان‌شاءالله در باره آن صحبت کنم.     

    وصلی الله علی محمد و آل محمد

     

     

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365