بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علي آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان ومحور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولیعصر«عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
شب عید غدیر است و بالاترین عیدها در میان شیعه است، لذا فضیلتی بالاتر از امشب و فردا نداریم و بحث ما هم راجع به قضیۀ فرداست. اما به شما تبریک نمیگویم، زیرا مصیبت مکّه مصیبت بالایی است و در این مصیبت الان هم خیلی باید دعا کنیم و راز و نیاز با خدا داشته باشیم، مخصوصاً امروز و فردا، که این حاجیهای ما سالم به وطن برگردند. و الان شهدای ما در چنگال این وحشیها و حاجیهای ما در چنگال این درندهها هستند و این دعا میخواهد و راز و نیاز با خدا و خواست از امام زمان و خواستن از مولا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میخواهد که این شهدای ما به ما برگردانده شوند و حاجیهای ما سالم به ما برسند. لذا چون بحث ما مربوط به امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» است، ثواب خیلی دارد و لاأقل ثواب این جلسه برای هر نفر، ثواب یک حج و یک عمره مقبول و مبرور است، لذا ثواب خیلی بالاست. من اجازه میگیرم از طرف همۀ شما عزیزان، ثواب این جلسه برای این باشد که شهدای ما به ما برسند و حاجیهای ما از چنگال این گرگها درآیند و سالم به ما برسند و شما نیز همین نیّت را بکنید که ثواب این جلسه برای روح پرفتوح شهدای منا و برای سلامتی حاجیها باشد.
مثل فردایی پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» اعمالشان در مکّه تمام شده بود و به غدیر خم رسیدند. آیاتی آمد و این آیات اساس تشیع است. در تفسیرش نیز همۀ شیعه و سنی و همۀ تاریخ نویسان این حرفهای مرا زدهاند. آیه آمد:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»
امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» را منصوب به خلافت کن و الاّ کاری نشده است. همین جا اسلام و قرآن با کمال صراحت میفرماید اسلام منهای ولایت چیزی نیست.
این آیه دو سه روز قبل هم در مکه به پیغمبر نازل شده است برای تهیأ پیغمبر به این کار. در جملۀ:
«وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس»
نیز قرآن میفرماید نترس، به سادگی و سلامت جلسه تمام میشود و این کار را میتوانی بکنی. لذا پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» پیاده شدند و همه را جمع کردند. جمع کردن همه نیز البته یک معجزه بود و کار مشکلی بود. مخصوصاً اینکه در آن سال پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» امر کرده بودند که همۀ مسلمانها به مکّه بیایند و لاأقل سی هزار نفر بودند و از سی هزار نفر نوشتهاند تا صد و بیست هزار نفر و لذا همین جمع کردن سی هزار نفر نیز کار مشکلی است و لذا پیغمبر اکرم با معجزه همه را جمع کردند. بیابان خم غدیر از جمعیت پر شد. البته بیابان گرم و بی آب و علف است و معلوم میشود پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میخواهد کار فوقالعاده اساسی و بالاتر از همه چیز انجام دهد و همه این را درک کردند.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نماز ظهر خواندند و بین نماز ظهر و عصر منبر رفتند و معجزۀ دوم جلو آمد و اینکه پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»، امیرالمؤمنین را سر دست بلند کردند و تقریباً یک ساعت امیرالمؤمنین سر دست پیغمبر بلند بود و این نیز معجزۀ دوم بود.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند این جبرئیل است و الان حاضر در صحنه است و از طرف خدا آمده است که من امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» را منصوب به خلافت کنم. این کار همیشه بوده است و شاید پیغمبر اکرم تا آن زمان امیرالمؤمنین را غیرمستقیم منصوب به خلافت کرده و الان مستقیم و علنی است. و الاّ از همان روز اول پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» این کار را کرده بود. همان بار اول که قریش را جمع کرد و بنیهاشم را جمع کرد و گفت من پیغمبرم، همان موقع فرمود من پیغمبرم و بعد از من این علی وصی و امام شما و وصی و خلیفه من است. و در این بیست و سه سال بیش از هزار جا این کار را کرده بود. فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِىٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه»
این علی بعد از من جانشین من و اولی به تصرّف برای همۀ شماست. هرکه او را یاری کند خدا را یاری کرده و خدا او را یاری میکند و هرکس کارشکنی کند، خدا او را ذلیل و بدبخت میکند. بعد امیرالمؤمنین را روی زمین گذاشتند و بلافاصله آیه آمد:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»
در این بیست و سه سال که قرآن نازل شده و همۀ قرآن تا آن زمان نازل شده بود و از زمانی که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»، امیرالمؤمنین را به خلافت منصوب کردند تا وقتی از دنیا رفتند، شاید چهل پنجاه آیه هم نازل نشد و همۀ قرآن نازل شده بود و همین قرآن که در میان ماست در میان مردم مشهور بود و میخواندند و به این قرآن عمل میکردند که این قرآن یک زبر کم و زیاد یا یک کلمه کم و زیاد نداشت. خدا در قرآن قول داده است که:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»
این قرآن تا روز قیامت همینطور بماند. معنای دیگر اینکه قرآن خودش را معرفی میکند و میگوید هرچه در عالم وجود هست، من دارم:
«تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ»
«وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ»
چیزی نیست که در قرآن نباشد و کپیه عالم وجود این قرآن است.
این قرآن بود، اما این آیه میفرماید این قرآن ناقص است. یعنی در ولایت و حکومت ناقص است و کسی باید سرپرست و ولی بعد از پیغمبر باشد و باید جانشین بعد از پیغمبر باشد. همینطور که پیغمبر اکرم ترویج قرآن میکردند، او نیز ترویج قرآن کند. لذا فرمود:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ»
تا حال ناقص بود و یک لنگه بود و لنگۀ دوم میخواست و یک بال برای پرواز است و بال دوم ولایت و حکومت است:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي»
نعمت اسلام که قرآن است، ولی ناقص است و نعمت وقتی تمام میشود که ولایت باشد:
«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي»
این روایت را پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بیش از هزار جا در هر فرصتی و در جاهای اهمیّتدار و حتّی دم مرگ فرمودند.
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»
قرآن منهای ولایت مرضی خدا نیست و خدا این قرآن را فرستاده و «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ» فرستاده و کپیۀ عالم وجود است، اما یک بال است و وقتی درست میشود که بال دوّم، یعنی ولایت باشد:
«وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»
اسلام دو بال برای پرواز و مسلمان دو بال برای پرواز میخواهد. یکی بال قرآن و یکی هم بال مبیّن قرآن:
«لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم»
این دو بال، یکی بال قرآن و یکی بال ولایت است.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند من این کار را کردم و شما نیز عالی گفتید اما بیعت میخواهم. بعد از این حرفها لازم نیست بیعت قانونی باشد، اما پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» برای اینکه کسی زیر مطلب نزند و حرفی دربارهاش نزند، فرمود من از همه بیعت میخواهم. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» سه روز مردم را در آن بیابان بیآب و علف و در آن بیابان گرم نگاه داشتند. و از همه و حتی از زنها بیعت گرفتند. راجع به زنها، قدحی آب کردند و در یک خیمه گذاشتند و امیرالمؤمنین در این قدح آب دست زدند و از خیمه بیرون آمدند و بعد زنها میرفتند و به عنوان بیعت دست در این آب میزدند. یعنی گفتۀ پیغمبر گفتۀ خداست و ما گفتۀ خدا را قبول داریم.
سنّیها مینویسند و میخواهند افتخار هم بکنند و میگویند اول کسی که بیعت کرد، عمر بود و گفت:
«بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَة»
بعد از عمر نیز مابقی بزرگان و بادمجان دور قابچینها و بالاخره بزرگانی که اطراف پیغمبر را گرفته بودند، بیعت کردند و بعد از آن، در آن دو سه روز همه بیعت کردند. یک نفر که شاید دیوانه بود و ناشناس بود و شاید او را روی کار کرده بودند که توطئهای درست شود، بالاخره آمد در مقابل پیغمبر و گفت یا رسول الله! این کار از خودت بود یا از خدا بود؟ اگر از خودت بود قبول ندارم و اگر از خدا بود نمیتوانم ببینم و از خدا بخواه آتشی بیاید و مرا نابود کند. حضرت فرمودند در میان ما نمیشود آتش بیاید و تو را نابود کند، از میان ما بیرون برو آنگاه آتش میآید و تو را نابود میکند. سنّی و شیعه در ذیل آیه: «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» که ابتدای سورۀ معارج است و نمیدانم همۀ سوره یکباره نازل شده یا آیات اول نازل شده، بالاخره مفسرین سنی و شیعه میگویند شأن نزولش اینجاست. این فرد بیرون رفت و جرقهای از آسمان زده شد و آتش گرفت و سوخت و جبرئیل خبرش را آورد که:
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»
و قرآن میفرماید:
«لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ»
وقتی به اینجا برسد، غضب خدا باید کار کند.
چیزی که به همۀ شما عرض کنم، این هفتۀ ولایت یعنی از هیجدهم تا بیست و پنجم، هفتۀ بالایی برای شیعه و عالم اسلام و برای دنیاست. روز بیست و چهارم نیز آیۀ مباهله و آیۀ تطهیر و آیۀ ولایت نازل شده است که هرکدام قیمتش از دنیا و آخرت بالاتر است. که از عمر نقل میکنند که عمر بارها میگفت دلم میخواست دنیا از من باشد و دنیا را بدهم و این آیۀ ولایت دربارۀ من نازل شده باشد. روز بیست و چهارم این سه آیه نازل شد و آیات خیلی بالاست. روز بیست و پنجم نیز خیلی بالاست و سورۀ هل أتی که دربارۀ حضرت زهراست، نازل شده است. لذا این هفتۀ ولایت هفتۀ بالایی است و متأسفانه ما روز عید غدیرخم هم خیلی برایمان اهمیت ندارد و چه رسد به هفتۀ ولایت و این یک جفا به اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است و جفا به امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» است. فردا این سه آیهای که گفتم و همه زیربنا و پایه برای تشیع است، بخوانید و اگر زنده باشیم و حاجیهای ما با دل خوش برگردند و شهدای منا را دفن کرده باشیم و لاأقل این نگرانی که الان همه داریم و مصیبت خیلی بالاست و شاید در این سی و پنج سالۀ نظام ما چنین مصیبتی نداشتیم، انشاءالله این هفته به عنایت مولا امیرالمؤمنین حل شود و هفتۀ آینده اگر زنده باشیم و خدا بخواهد راجع به آیات مباهله و تطهیر و ولایت صحبت میکنم.